جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
48,100
نویسنده در داستان اول خود، سراغ کسی میرود که خود را نویسنده میداند و کسی از او خواسته تا وقایع زندگی چند روز اخیرش را بنویسد. نویسنده در نویسنده، مهمترین ویژگی قهرمان این داستان است، پیشنهادی که به گفته نویسنده در او احساس عریضهنویسی را ایجاد میکند تا نویسندگی، و باز این گوینده داستان است که فکر میکند آن چیزی که او دارد برای نویسنده تعریف میکند، ارزشِ داستانپردازی را دارد. از آنطرف نویسنده هم پناه آورده به جایی تا داستانش را بنویسد. او کلام داستانی از وقایع را گرمای وجود میداند و فکر میکند شاید حرفهای این گوینده، مایه نوشتن را داشته باشد و از طرفی، نکته دیگری که وجود دارد این امر است که همین گوینده، صرفا به گویندهبودن بسنده نمیکند و توقع دارد آنچه که او میخواهد و به آن شکل که او میخواهد روایت شود، پس نویسنده دیگری در پسِ نویسنده وجود دارد و نویسنده در حد کاتب تنزل پیدا میکند، اما اگر از بالا که نگاه کنیم به نظرگاه دیگری میرسیم و آن روایتی است که در منظر مخاطب بیرونی قرار دارد و آن داستانی که نویسنده نوشته است، پس در منظر کلی ما درتووتویی داستانپردازی قرار داریم و نویسنده سعی در خلق اثری فرامتنی کرده است.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک