جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
62,100
وقتی سه پایه ها به زمین آمدند
۲۵
گفتم: «اینکه الان تکان نمی خورد، دلیل نمی شود که بعداً هم
تکان نخورد. یادت رفته چه بلایی سر آن سگ آورد؟»
نه یادم است ولی اگر هوس خراب کردن این آلونک به سرش
زد، چی؟
ولی اگر ما فرار کنیم و آن هم حمله کند چی؟ آن وقت ارتش
هم به آن حمله میکند و به احتمال زیاد ما بینشان گیر می افتیم. او استدلالم را با اکراه پذیرفت و پرسید: «پس آخر چرا تا حالا
ارتش هیچ کاری نکرده؟
مثلاً به نظر تو باید چی کار کنند؟
خب نمی شود که همین طور دست روی دست بگذارند و سر
جایشان بنشینند!
من فکر میکنم نمیخواهند دست به کار عجولانه ای بزنند
صدای استارت یک موتور و غرغر چرخش زنجیرهای تانک حواسم را پرت کرد هر دو به کنار پنجره دویدیم. یک دستگاه تانک به تنهایی در حال پیشروی بود تیرکی را در لوله اش فرو کرده بودند که روی سرش یک پرچم سفید نصب شده بود.
تانک عرض مزرعه را پیمود و تقریباً درست زیر محفظه ایستاد و موتورش را خاموش کرد صدای چهچهه ی یک پرستو را از بیرون
آلونک شنیدم بعد از صدای بلند و ناگهانی موسیقی کلاسیک از جا پریدم.
چهارگانه ای از جان کریستوفر درباره هجوم موجوداتی غیر زمینی سه پایه ها به کره زمین مهاجمان اراده انسانها را تسخیر کرده و آنها را به بردگی کشانده اند. ولی گروه اندکی از افراد آزاد تلاش میکنند تا با اقدامات هولناک دشمن مبارزه کنند. در جلد چهارم این مجموعه سه پایه ها از طریق امواج تلویزیونی اختیار ذهن انسانها را هم دست میگیرند. کوه های سفید، شهر طلا و سرب برکه ی آتش و وقتی سه پایه ها به زمین آمدند، عنوان های هر جلد از این چهارگانه است.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک