1
258,260
صدایم هم به سویم برنگشت با وحشت به بیابان خاموشی که گویی من تنها جنبنده اش بودم، نگریستم و دریافتم که هیچ کس آنجا نیست.... به سوی شتر مرده ام برگشتم و با احتیاط نسبت به آن مار که آماده ی حمله به من بود از اتاقکم چند تکه نان خوردنی و قمقمه ای آب برداشتم و با پاهایی لرزان فرار کردم. ستارگان درخشان تر از همیشه بر فراز سر من می درخشیدند و یاد روزهای آرام و نوازشگر پیشین را در خاطرم زنده میکردند؛ اما من مرد بیابان و کاروان بودم و بیدی نبودم که با این بادها بلرزم پس تصمیم گرفتم خودم را نبازم و با تمام سرعت به سوی راه نجات پیش بروم. ستاره های آشنا را در پهنه ی آسمان یافتم جهت شرق را نشان کردم و به راه افتادم. شاید بخشی از کاروانیانم کمی آن سوتر در جست وجوی من بودند و خیلی زود به آنها میرسیدم و نجات می یافتم....
پادشاه و بازرگان در این سفر هزارو یک شب گون واسطه ی شنیدن اند و ظلمش و شمها روش و عزازیل واسطه ی حضور و دیدار با شبی هستند شگفت و رازآلود که صبحی دل انگیز را در پی دارد. آینده ی که روایتی است در سه شب برای نخستین بار قرآن حکیم است در کالبد رمان تنیده در فضایی خیال انگیز که سه خط روایی را در بر میگیرد و هم زمان در قلب تاریخ دین عرفان و تخیل به پیش می رود. نسل هوشمند و تشنه ی امروز که بیش از هر چیز خواهان دانستن در مورد معنویت راستین است. در این کتاب سفری میکند بریالهای اندیشه و خیال
پرتقال خير
پرتقال اولین بچه ی خیلی سبز ننگرهای متفاوت کتاب های کودک و نه مران )
در حال حاضر مطلبی درباره آرمان آرین نویسنده آینده ی کهن در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک