کتاب تقسیم را می
توانید با استفاده از روش های زیر با سایرین به اشتراک بگذارید.
فروش ویژه
کتاب تقسیم
تقسیم
موجود
4 (4)
معرفی محصول
فضای این رمان مربوط به سالهای اوجگیری فاشیسم در ایتالیاست. در یک خانوادهی سنتی در شهری کوچک یک کارمند سادهی دارایی بعد از مرگش به دلیل سوء تفاهم یا شوخی به یک "اسطورهی میهنی" تبدیل میشود؛ الگویی که همه از او اقتباس میکنند و میخواهند که مانند او بعد از مرگشان با پیرهن سیاه حزب فاشیست به خاک سپرده شوند. اما این "اسطورهی میهنی" در چاردیواری، نفوذناپذیر خانهاش زندگیای هم داشته است که در داخل خانه هم او را به اسطورهی دیگری تبدیل میکند و....
فضای این رمان مربوط به سالهای اوجگیری فاشیسم در ایتالیاست. در یک خانوادهی سنتی در شهری کوچک یک کارمند سادهی دارایی بعد از مرگش به دلیل سوء تفاهم یا شوخی به یک "اسطورهی میهنی" تبدیل میشود؛ الگویی که همه از او اقتباس میکنند و میخواهند که مانند او بعد از مرگشان با پیرهن سیاه حزب فاشیست به خاک سپرده شوند. اما این "اسطورهی میهنی" در چاردیواری، نفوذناپذیر خانهاش زندگیای هم داشته است که در داخل خانه هم او را به اسطورهی دیگری تبدیل میکند و....
گوشه ای از کتاب
پائولینو را دم در مغازه اش دید هیچ وقت او را آن ساعت آنجا ندیده بود.
مغازه اش را یکی از همسایه ها باز میکرد و خودش ساعت ده خسته و رنگ پریده، سیگار به لب با لبخند دلزده آدم های خوشگذران از راه .رسید شبها را با ورق بازی در کافه هتل «متروپل» یا یکی از هتل های بد نام بین راه میگذراند که پاتوق قاچاقچی ها و دخترهای گمراهی بود که برورو یا بی عفتی موجب شده بود کار اداره و کارخانه را ول کنند و برای هوسرانی دوره بیفتند. می
تارسیلا آن روز صبح با بی میلی بسیار به کلیسا رفت. به نظرش می آمد لطفی که گمان میکرد قطعی باشد فریبی بیش نبوده. دلش میخواست با دن کازیمیرو حرف بزند اما او در اعترافخانه بود. در نتیجه به جای دعا سرگرم خیالبافی شد. با دیدن مجسمه عذرای زنار»، که حضرت مریم آبستن را با کمربند سفیدی روی پیرهن آبی نشان می داد دلش خواست که به جای نذر با او پیمانی ببندد. اگر مادر مسیح کاری میکرد که او هم شکمش البته طبق موازین شرع و بعد از وصلت فرخنده اش با بایگان اول بالا بیاید تعهد میکرد که در کنج باغچه اش نمونه ای از غار لورد را بسازد. بچه دار شدن چه گناهی داشت؟
اما بعد با صداقتی که نمیشد نداشته باشد چون در دل خودش استدلال میکرد به این نتیجه رسید که بچه بهانه بود. آنچه برایش واقعاً مهم بود مرد بود و در نتیجه رویش نشد که آن قرارداد را مطرح کند. پائولینو راحت نشسته بود و در آفتابی که از بالای دیوار خانه تتامانتزی جلوی مغازه اش می افتاد از هوای پاییزی کیف میکرد. کرخ روی صندلی وارفته بود که از دور چشمش به تار سیلا افتاد خودش را جمع کرد و آماده لورد شهری در جنوب غربی فرانسه است. در سال ۱۸۵۸ دختری به نام برنادت سوبيرو مدعی شد که حضرت مریم چند بار در غاری در نزدیکی شهر بر او ظاهر شده است. این غار یکی از معروف ترین زیارتگاههای کاتولیک ها است
در حال حاضر مطلبی درباره پیرو کیارا
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر
خود،
نویسنده
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره مهدی سحابی
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر
خود،
مترجم
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک