جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
221,000
فصل اول خانه درختی ۱۴۳ طبقه
فصل دوم کواز جکس؟
فصل سوم هنوز نرسیدیم اونجا؟ ...
فصل چهارم پنت ها پکسها و آسیاب فلفل ............
فصل پنجم پارو بزن پارو ،بزن قایقتو پارو بزن ............
فصل ششم گردهمایی خودمونی
فصل هفتم فرد روح روح فصل هشتم ما نمی ترسیم
فصل نهم میخواییم بریم شکار هیوبا
فصل دهم به خونه تاریک تاریک ..........
فصل یازدهم هيوبا هيوبا هيوبا
فصل دوازدهم عروسی بیب بیب
فصل سیزدهم فصل آخر
ماری گفت: «خیلی دوست دارم ولی وقتی نیستم کی از مغازه مراقبت کنه؟ ادوارد جواب داد هیچ کس هیچ عیبی نداره، چون اندی و تری که تعطیلات هستن ماری گفت: خب اگه اینجوریه منم میام فقط گاری قابل حمل آبنبات فروشی رو با خودم میارم ما برگشتیم به واگن ولی تری اونقد وسیله با خودش آورده بود که دیگه جایی برای ماری و گاریش نبود.
خانه درختی داستان خانه ای است. که ساکنانش دو دوست هستند به نام های اندی و تری که هر از چند گاهی تصمیم میگیرند ۱۳ طبقه به خانه یشان اضافه کنند.
اندی و تری یک دوست جدید پیدا کردند یک مترسک مهربان وسط باغ سیب در خانه ی جدید آنها وارد قبرستان ارواح میشوند و حتی با روح هایی که دوست شدند به تفریح میروند و ترقه بازی و نورافشانی میکنند و با یک موجود عجیب آشنا میشوند؛ موجودی که همه چیزدان است و معنی تمام کلمات دنیا را می داند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک