جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
315,330
نایت فل را بیرون میکشم گوست با شمشیری که نوکش را به سمت قلبم نشانه رفته، با سرعت به طرفم می آید، ضربه اش را پاسخ می دهم و شمشیرم را در مقابلش تکان میدهم. همین طور که ضربه هایمان را به طرف دیگری میفرستیم و یکدیگر را امتحان می کنیم، می گوید: همون طور که فکرش رو می کردم. اون قدر هم بدون آمادگی نیستی» چیزی از تمرین هایی که روبه روی آینه انجام میدهم به او نمی گویم، درست مثل همه ی کارهایی که برای اصلاح نقص هایم انجام میدهم. به عنوان مشاور شاه بزرگ و فرمانروای واقعی باید چیزهای زیادی بخوانم. تعهدات نظامی پیام های رعایا و خواسته هایی از سرتاسر الفهیم که به زبانهای مختلف نوشته می شوند. همین چند ماه پیش بود که من هنوز به مدرسه میرفتم و تکالیف منزلم را به معلم ها می دادم تا برایم تصحیح کنند. باز کردن همه ی گره ها و رفع کردن تمام مشکلات، آن قدر دست نایافتنی است که انگار میخواهم گاه را به طلا تبدیل کنم اما من هر شب تا طلوع خورشید بیدار می مانم و تلاش میکنم به این قدرت برسم.
« باید اون قدر قوی باشی که بدون خستگی یک سره شمشیر بزنی. اولین درس اینه که خودتو قوی کنی. حالا که راز بزرگ برملا شده و همه می دانند اوک وارث سرزمین پریان است جود باید از برادرش محافظت کند. او برای این کار کاردن شاه پلید پریان را به خدمت گرفته است و خودش قدرت پشت پرده شده است. رتق و فتق امور سیاسی سرزمین پریان که همواره در حال تغییر است، کار آسانی نیست. اما کنترل کردن کاردن آن را سخت تر می کند.با اینکه دل کاردن پیش جود گیر است، اما از تمام توانش استفاده می کند تا او را تحقیر کند. در این میان معلوم می شود یکی از نزدیکان جود می خواهد به او خیانت کند و جان او و عزیزانش در خطر است.»
تلگرام
واتساپ
کپی لینک