1
169,100
ز زمانی که علاقه مند شدم درباره ابعاد حقوقی شهرت و اشخاص مشهور بنویسم این تردید نیز به سراغم آمد که چرا باید از میان موضوعات مختلف حقوقی این موضوع را انتخاب کنم در قلمروی حقوق مسئولیت مدنی رسالت حقوقدان، حمایت از زبان دیده ای است که هستی اش بر اثر کار دیگری دگرگون شده است. بنابراین تلاش برای بازگرداندن وضعیت زیان دیده به روزگاری که هنوز زبانی رخ نداده بود برای آنکه در این زمینه می نویسد، هدفی خوشایند و آرامش بخش است در حقوق قراردادها نیز قرار است آنکه نقض عهد کرده و از زیر بار تعهد، شانه خالی کرده است به وفای عهد و پیمان ملزم شود بنابراین آنجا نیز حقوقدان خود را مجری رسالت دلپذیری
می بیند، اما در حمایت از شهرت و شخص مشهور هر چه فکر کردم رسالت خوشایندی ندیدم. دنیای اشخاص مشهور، با دنیای مردمان عادی متفاوت است. اگر حقوق مسئولیت مدنی حقوق دردها و رنج ها و حقوق درد دیده ها و رنج دیده هاست حقوقی که قرار است به اشخاص مشهور بپردازد، حقوق بی دردان و بی رنج هاست حقوق بی درد مردم حقی که قرار است به اشخاص مشهور داده شود برای این است که بتوانند همچنان به فعالیت خویش در صنعت تبلیغ و سرگرمی ادامه بدهند صنعتی که سهم اقشار ناتوان جامعه از آن چیزی جز تماشای از دور و حسرت نیست. کافی است نیم نگاهی به تصاویر اشخاص مشهور در آگهی های تجاری بیندازید، گویا در دنیای دیگری زندگی میکنند دنیایی که در آن نه دغدغه ای وجود دارد و نه اضطرابی دنیایی متفاوت با دنیای مردمان عادی جدا از این شهرت دو ویژگی دیگر نیز دارد که از مطلوبیت آن می کاهد نخستین ویژگی تأثیری است که بخت و اقبال در ایجاد شهرت دارد و دیگری کوتاهی عمر شهرت است. در توضیح وصف نخست باید گفت که معمول چنین است که کار سخت به شهرت نیز می انجامد ورزشکاری که به سختی خویش را برای مسابقه آماده می کند یا محققی که در گوشه کتابخانه ها شب و روز میگذراند به اقتضای کار و تلاشش ثمره می چیند هم به نتیجه دلخواهش میرسد و هم از این رهگذر مشهور نیز میشود چنانکه صائب تبریزی گفت
طلبکار این قابلیت را پیدا می کند که کنترل مطلق استفاده از نام تصویر و سایر ویژگی های فرد مشهور را در دست بگیرد. فراتر از این، در صورت توقیف حق جلوت، چه بسا طلبکار بتواند از حضور فرد در برخی اجتماعات که ظهور در فعالیت تبلیغی دارد، ممانعت کند. حتی اینکه تصویر شخص به عنوان مصداقی از اجزای شهرت او، یک بار چاپ و حتی منتشر شده باشد، به این معنا نیست که طلبکارانش می توانند تصاویر چاپ شده را توقیف و از محل فروش آن طلب خویش را وصول کنند، بلکه تنها زمانی این امر شدنی است که خود شخص، تصویر خویش را برای فروش در اختیار دیگری گذاشته باشد تا از این طریق عواید مالی به دست آورد؛ آنگاه این عواید مالی امکان توقیف دارد.
بنابر این اگر بدهکار، پیش از رجوع طلبکاران به وی تصویر خویش را به دیگران فروخته باشد، بدیهی است که عوض دریافت شده، امکان توقیف توسط طلبکاران را دارد. در حقیقت وقتی خود شخص، ویژگی های هویتی خود را با اراده خود به کار گرفته و در مقابل درآمد و عوض مالی دریافت کرده این درآمد که به مال مستقلی تبدیل شده است، قابلیت توقیف پیدا میکند. به رهن گذاشتن حق جلوت نیز در اشکالهایی که در توقیف آن وجود دارد و به آنها اشاره شد، مشترک است. بنابراین مرتهن نمیتواند پس از عدم وصول طلب خود، علائم هویتی شخص را در مقابل عرض معامله کند بلکه میتوان گفت رهن حق جلوت به این معنا خواهد بود که عواید مالی که شخص مشهور از به کارگیری حق جلوت خود تحصیل می کند تا حد طلب مرتهن متعلق به اوست.
نتیجه در نگاه حقوقی سنتی مرزبندی مشخصی میان حقوق اموال و حقوق مربوط به شخصیت وجود دارد و به نظر می رسد به محض اینکه درباره مالی بودن یا غیر مالی بودن حقی تصمیم گرفتیم میتوان به صورت خودکار و به سادگی درباره انتقال قراردادی توقیف توارث و اسقاط آن تعیین تکلیف کرد؛ اما با پیدایش اموال فکری تا حدی این دیدگاه سنتی تعدیل شد و اموال فکری به ویژه در مالکیتهای ادبی و هنری به عنوان شاخه ای مطرح شد که با وجود مال بودن حقوق غیر مادی را نیز به همراه دارد که به شخصیت پدید آورنده وابسته اند و نمیتوان آنها را به دیگری واگذار کرد. با این حال این دسته از حقوق باز هم به طور کامل از نگاه سنتی منقطع نشده اند؛ چرا که در حقوق اموال فکری نیز، حقوق پدید آورنده به دو دسته مالی و غیر مالی تقسیم میشود گویی باز هم همان خط کش سنتی و مرزبندی مالی - غیر مالی در این دسته از حقوق کاربرد پیدا میکند و حقوق مالی مربوط به اموال فکری را در یک سمت و حقوق غیر...
در حال حاضر مطلبی درباره عباس میرشکاری نویسنده حق جلوت در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک