فهرست مطالب سخنی چند با خواننده 11 قسمت اول: از آغاز قرن تا پایان جنگ جهانی دوم درآمد ناتورالیسم 17 امپرسیونیسم- سبک جدید- سمبولیسم Impressionismus – Jugendstil – symbolismus 48 اشتفان گئورگه Stefan George 80 هوگو فن هوفمانستال Hugo van Hofmannsthal 104 توماس مان Thomas maun 141 راینر ماریا ریلکه Rainer Maria Rilke 199 هرمان هسه Hermann Hesse 231 اکسپرسیونیسم Expressionismus 252 فرانتس کافکا Frant Kafka 281 گوتفرید بن Gottfried Ben 310 گئورگ تراکل Georg Trakl 328 تئاتر اکسپرسیونیستی Theater des Expressionismus 347 بعد از اکسپرسیونیسم Neue Sachlichkeit 362 هاینریش مان Heinrich Mann 380 آلفرد دوبلین Alfred Döblin 402 روبرت موزیل Robert Musil 434 هرمان بروخ Hermann Broch 462 برتولت برشت Bertolt Brecht 498 آلمان نازی و جنگ جهانی دوم Nazi-Literatur 530 ارنست یونگر Ernst Jữnger 537 قسمت دوم: از جنگ جهانی دوم تا پایان قرن ادبیات پس از جنگ Nachkriegsliteratur 559 آلفرد آندرش Alfred Andersch 587 هاینریش بول Heinrich Böll 624 پل سلان Paul Celan 644 گونتر گراس Gűnter Grass 660 کریستا وولف Christa Wolf 691 اووه یونزون Uwe Johnson 719 تانکرد دورست Tankred Dorst 750 اینگبورگ باخمان Ingeborg Bachmann 776 مارتین والزر Martin Walser 801 هانس ماگنوس انسنسبرگر Hans Magnus Enzensberger 822 پتر هاندکه Peter Handke 837 ادبیات مستند Dokumentarische Literatur 858 پتر وایس Peter Weiss 869 ادبیات پوچی Absurdismus 911 ماکس فریش Max Frisch 930 کارل کرولو Karl Krolow 962 Wolfgang Hildesheimer 974 فریدریش دورنمات Friedrich Dửrrenmatt 1011 توماس برنهارد Thomas Bernhard 1040 بوتو اشتراوس Botho Straus 1071 پست مدرن Postmoderne درآمد: آغاز – یا پایان نوآوری؟ 1099 هانس آرپ 1110 نسل اول 1114 سنت دادا! 1132 فریدریکه مایروکر 1144 نسل دوم 1147 الفریده یلینک 1148 دورس گرونباین 1153 سخنی چند با خواننده هدف از نگارش کتاب “ادبیات آلمانی در قرن بیستم” از آغاز گسترش معلومات خوانندۀ ایرانی بوده دربارۀ این ادبیات در زمان یاد شده. گسترش به مفهومی فراتر از مفهوم رایج، که معمولاً به کمیت توجه دارد، یا بیشتر به کمیت تا کیفیت. درواقع میتوان گفت خوانندۀ فارسی زبان آغاز راه را رفته است. که همان خواندن و آشنایی با این ادبیات باشد. که مطابق معمول نیز از نویسندگان و شاعران بزرگ آغاز میشود _ نویسندگانی که شهرت جهانی یافتهاند. پس از این دورۀ آغازین دورۀ جدیدی میآید، که خواننده کمکم متوجه مسائل و مشکلاتی میشود، که در راه درک بهتر این آثار وجود دارد _ یا زمینۀ این توجه فراهم میشود. به این معنی که رفته رفته نوشتهها و مقالاتی، بیشتر ترجمه، منتشر میشود، که نشان دهندۀ وجود زمینۀ یادشده است. منتها این مقالههای اکثراً ترجمه شده کمک چندانی در جهت رفع نیاز خواننده نمیکند، که از همان پراکندگی یادشده سرچشمه میگیرد. دشواری دیگر که به مشکل بالا اضافه میشود، که با آن هم بیارتباط نیست. زبان علمی این مقالات است که طبعاً از فهم خوانندۀ ایرانی بیرون است، یا به سادگی میسر نمیباشد. یعنی از آنجا که این مقالات معمولاً برای خوانندۀ آلمانی، یا حداکثر خوانندۀ اروپایی نوشته شده، که آشناییهای لازم را دست کم تا حدودی دارا میباشد _ پیشزمینهای که از تحصیلات دانشگاهی یا پیش از آن به دست آورده است- که خوانندۀ ایرانی به احتمال بسیار فاقد آن است. بهطور کلی میتوان گفت درک اینگونه مقالات با دید جزیینگری که بر بحثهای تخصصی حاکم است این دشواری را برای خوانندۀ ایرانی موجب میشود. مشکلی که مد نظر نگارنده بوده و در کتاب حاضر در برطرف کردن آن کوشیده است. ضمن آنکه خواننده را نیز هرجا که لازم بیاید با نقل قولی هرچند کوتاه با اینگونه مطالب آشنا میکند، تا با فضای حاکم در بحثهای مربوط به هر نویسنده و به طور کلی نظریاتی که در تفسیرها و نقدهای رایج در محیط بومی آثار مورد بحث مطرح میشود در حد امکان تماس یابد. ضمن آنکه نگارنده خود نیز هرجا نظریهای را از یکی از این مقالات وام گرفته دین خود را ادا کرده است. ولی نظریاتی را هم که مخالف نظریۀ خود میبیند از قلم نمیاندازد، تا خواننده نیز حتیالمقدور از آن آگاهی یابد. که این امر میتواند به درک بهتر مطالب کمک کند، ضمن آنکه خواننده خود نیز در جریان چنین اختلاف نظری قرار گیرد. ولی ورای آن و مهمتر از آن لازم میداند با اینگونه آشنایی توانایی او را افزایش دهد. بهطور کلی نگارنده سعی دارد که خواننده هرچه بیشتر با محیط رشد و تحول ادبیات مورد بحث آشنا شود، که برای درک درست این آثار لازم میداند. ولی مهمتر از آن رابطهای است که نویسندگان و شاعران مورد بحث با یکدیگر و نیز با نویسندگان و شاعران گذشته و آینده دارند. از اینجا تعلق هرکدام به سنتهای ادبیات و مکتبهای آن روشن میشود. که نکاتی را هم دربارۀ این ادبیات بهطور کلی در کلیت و جامعیت آن روشن میکند. بهطور مثال رابطۀ توماس مان و برتولت برشت، که رابطهای منفی و حاکی از اختلاف است، از یک سو، و رابطۀ آنها با نویسندههای آینده، پس از جنگ جهانی دوم، مثلاً با ماکس فریش، نکاتی را دربارۀ فریش روشن میکند، همچنان که رابطۀ این نویسندگان با نویسندهای از گذشته، نویسندهای کلاسیک از قرن هجدهم و نوزدهم مانند گوته نکاتی را به خواننده یادآور میشود که درک آثار آنها را آسانتر میسازد. موضوع دیگری که به رابطۀ کمیت با کیفیت ارتباط مییابد: پیچیدگی این رابطه است و تأثیر آن بر نویسندگان و شاعران. به این معنی که حجم مقالات همیشه نشان از کیفیت و ارزش این آثار ندارد. چون مثلاً نویسندهای مانند فرانتس کافکا که به دلیل عمر کوتاهش آثار زیادی از خود به جا نگذاشته برعکس نویسندهای مانند توماس مان که عمر طولانیتری کرده است. یا نویسندهای مانند روبرت موزیل هرچند پس از مرگش دائماً بر اهمیتش و اقبالی که از آن برخوردار بوده افزوده شده ولی این اقبال تنها به رمان بزرگش مربوط بوده و احیاناً چند اثر دیگر که آنها هم در سایۀ آن رمان بزرگ قرار داشته و دارد، آثار دیگرش از چندان توجهی برخوردار نبوده است.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک