- بر خلاف تاريخ ادبيات فارسي، تاريخ ترجمه در ايران کمتر به شکلي نظاممند بررسي شده است و غالب آثار مربوط به اين حوزه به سنت ترجمه در ايرانِ عصر عباسيان، صفويان و قاجار اختصاص يافتهاند. اثر حاضر، با هدف روشنکردن سنت ترجمه و سير تحول آن درايرانِ عصر ايلخانان و تيموريان از مفاهيم «ميدان»، «عادتواره» و «سرمايه» که پيير بورديو در «نظريهي عمل» معرفي کرده است، بهره جسته و در قالب سه فصل به شرح پديدهي ترجمه و چگونگي آثار ترجمه شده در اين سلسلهها پرداخته است. اين اثر به «ديرينهشناسي ترجمه» و «نقد تاريخي» آن در سدههاي هفتم، هشتم و نهم هجري قمري اکتفا نکرده، بلکه با توجه به بستر اجتماعي، فرهنگي و سياسي اين مقطع تاريخي درصدد تفسير رابطهي ترجمه به تحولات اجتماعي اين دورهها برآمده است. در اين راستا، ترجمه به عنوان کنشي اجتماعي که تا حد زيادي برساختهي مناسبات قدرت و شبکههاي حمايتي حاصل از آن بوده است، معرفي ميشود و نقش آن در تحولات فرهنگي و اجتماعي اين سدهها مورد بررسي قرار ميگيرد.