- اثر هنري به عاليترين درجهي کمال نميرسد مگر وقتي که ريشهي ساختگياش از ياد برود و وجود آن درنظر ما حقيقت برهنه و مجرّد جلوه نمايد. اين پندار پر شکوه غالباً با تولستوي دست ميدهد؛ از بس حکاياتش رنگهاي حقيقت محسوس دارد، هرگز کسي جرئت اين تصور را که شخصيتهاي او ابداعي باشند، به خود راه نميدهد. وقتي تولستوي ميخوانيد گمان ميبريد که از پنجرهاي گشاده، به جهان واقعي مينگريد، همين و بس! (از کتاب: تولستوي نوشتهي اشتفان تسوايک) اين کتاب حاوي سه حکايت جذاب به نامهاي «اسبها و انسانها»، «قرباني» و «ارباب و کارگر» از اين نويسندهي نامدار است.