جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
100,640
و گردوی قوزی من هم سوزن جوالدوزم، بله.
مم جعفر» گفت :
خر مال من بوده. از من کرایه کرده، قرار بوده روزی پنج تو من کرایه شه به من بده من هم که پیرم و نمی تونم از جام بجرم پیش خودم گفتم این بابا آدم درستیه، دیگه نمی دونستم میره اون زبون بسته ره سقط میکنه. عبدالله، قیافه حق به جانبی گرفت ا مم جعفر به جان عزیز ،خودتون، چندبار گفتم یدالله از این طرف رد نشو لج کرد. تازه وقتی هم گفتم هیزم ها ره از رو خر بیار پایین گفت: اگر راست میگی همین جوری آتششون بزن. می گفت من عمداً از میون ماشی ارباب تو میرم تا ببینم چی می شه؟ حیفه که آدم به اینها رحم کنه اینها تابع ظلمن یدالله سر سبیلش را میجوید
دروغ میگه کدخدا دلم میخواد چهار تا آدم بیان بریم همراه من ببینن که من از کجه رد شدم؟
کد خدا گفت: تو حرف نزنی ،بهتره بدجنسی و حرومزادگی از چشمات میباره پدر سوخته بی همه چیز پدری ازت در می آرم که کیف کنی میبندمت در این درخت میگم همین پاکار» چوب ور پشتت بزنه که رب و ربتو یاد کنی خیال کردی مملکت قانون نداره
تلگرام
واتساپ
کپی لینک