74,000
فصل اول آنا بیترس
فصل دوم استارة قطبي.
فصل سوم زن ماما
فصل چهارم پرتره
فصل پنجم شب مگره
فصل ششم چکش
فصل هفتم غیبت سماعته
فهرست
فصل هشتم ملاقات با زنان تارک دنیا
فصل نهم اطراف صندلی راحتی حصیری
فصل دهم ترانه سلوگ
فصل
ستاره قطبی
از شمال بلژیک... بابا پیترس نزدیک مرز هلند متولد شده... اون از زنش بیست سال مسن تره... زنبیل باف بوده... تا چند سال پیش، با چهار تا کارگر توی کارگاهی که پشت خونه شونه به شغلش ادامه می داد... حالا کاملاً حرف شده...»
اونها پول دارند؟» این جوری میگن خونه مال خودشونه اونا حتی به کشتی رانهای فقیری که میخواستند کشتی بخرند پول قرض دادند. می بینید، جناب سربازرس طرز تفکرشون با ما فرق میکنه.... مامان پیترس صدها هزار فرانک پول داره و با این حال، به قول خودشون گیلاس مشتری ها رو پر میکنه... اما، پسرشون می خواد وکیل مدافع بشه.... دختر بزرگ پیانو یاد گرفته... اون یکی دیگه توی دیر بزرگی در نامور سمت اداری داره... از معلمی ظاهراً بهتره... از معلمی دبیرستان...
ماشر کشتی های رودخانه پیما را نشان داد.
نصف اینها مال فلامانده است.... آدمهایی که دوست ندارند عادت هاشون رو تغییر بدن... اونهای دیگه میرن توی کافه های فرانسوی نزدیک پل مشروب میخورند... اما فلاماندها مشروب سروکوهی خودشون رو میخوان کسی رو دوست دارند که زبونشون رو بفهمه.... هر کدوم از این کشتی ها آذوقه یک هفته یا بیشترش رو از مغازه اینها میخره... تازه قاچاق هم جای خودش رو داره... اونها برای این کار شرایط مناسبی دارند...
ژرژ جوزف کریستین سیمنون در ۱۲ فوریه ۱۹۰۳ در شهر لیژ بلژیک به دنیا آمد. پدرش دزیره، در یک شرکت بیمه، حسابدار بود.
ژرژ در سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۴ در مدرسۀ سن آندره به تحصیل پرداخت و با آغاز جنگ جهانی اول، در سال ۱۹۱۴ به کالج سن لوئی رفت که دبیرستانی تحت نظارت ژزوئیتها بود.
تا پیش از ۱۹۱۸ به مشاغل مختلفی ازجمله شاگردی در کتابفروشی پرداخت، اما در ژانویۀ آن سال، در پی بیماری پدرش، ترک تحصیل کرد و در نشریۀ گازت دو لیژ خبرنگار شد.
این شغل باعث شد تا وقتش با مردمی سپری شود که در هتلهای ارزان اقامت داشتند و وقت خود را در کافهها سپری میکردند. در پی این مراودهها، گاه گذارش به ادارۀ پلیس هم میافتاد.
رفتهرفته ژرژ بهخوبی با منش و خوی آن مردم آشنا شد و این امر بعدها، زمانی که نویسندگی حرفۀ اصلیاش شد، بسیار به کارش آمد.
سیمنون یکی از نویسندگان پُرکار قرن بیستم است. وی عادت داشت چهار صبح از خواب بیدار شود و بنویسد و این کار را تا ظهر ادامه میداد و بقیۀ روز را استراحت میکرد.
بهاینترتیب، میتوانست روزانه ۶۰ تا ۸۰ صفحه مطلب بنویسد. آثار او مشتمل است بر بیش از ۲۰۰ رمان، ۱۵۰ داستان کوتاه، یک سناریو برای باله، چندین جلد زندگینامه (که نخستین جلد آنها با عنوان خاطرات خودمانی در ۱۹۸۱ منتشر شد)، مقالات بیشمار و تعداد زیادی رمان عامهپسند که آنها را صرفاً برای کسب درآمد و با یک دو جین نام مستعار نوشته است، اما شهرت او بیشتر به دلیل ۷۵ رمان و ۲۸ داستان کوتاهی است که کمیسر مگره قهرمان آنهاست.
خاکسپاری آقای بووه، مرگ مرموز در کلیسا، سایهبازی، بیگانگان در خانه و کافه لیبرتی عناوین تعدادی از آثار اوست.
در حال حاضر مطلبی درباره عباس آگاهی مترجم کتاب مگره نزد فلاماندها جهان در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک