1
130,660
کتاب میثم و شهر ترس های ممنوعه یک داستان رمان مصور برای کودکان و نوجوانهایی است که دوست دارند در مورد تاریخ اسلام و حضرت علی (علیه السلام) بیشتر بدانند. داستان این کتاب در مورد یک پسر نوجوان است که دل پر جراتی ندارد و در لحظات خطرناک چندان شجاع نیست. خانواده میثم از شهر مدینه به کوفه مهاجرت میکنند. شهر تازه تاسیسی که حالا مرکز حکومت امیرالمومنین (علیه السلام) است. میثم گرچه دل و جرات زیادی ندارد اما دوست دارد مثل عمو یونسش هم شجاع باشد هم بتواند بخواند و بنویسد. او در دل اتفاقات مهمی که در این ایام حساس رخ میدهند به کمک یاران حضرت علی (علیه السلام) مثل مالک اشتر به یک مرد جنگاور و باسواد تبدیل میشود که همراه سپاه حضرت راهی جنگ صفین میشود. این داستان به خوبی اوضاع دوران حکومت حضرت امیر را به تصویر میکشد و نشان میدهد ایشان در چه دوران سخت و با چه مردمان بی بصیرتی هم عصر بودند که در حساسترین لحظات ایشان را رها نمودند. داستان کتاب با پایان جنگ صفین و سرانجام غمبار آن به اتمام میرسد. البته در انتها میثم به یک شیعه آگاه و قوی تبدیل شده است. این کتاب یک داستان خوشخوان و جذاب برای بچههای مقطع دبیرستان دور اول است.
از خانهی حسام که بیرون میزنم سرم پر از فکر و خیال شده است. خانه نبود که دو تا اتاق تو در تو که چهار نفر در آن زندگی میکنند چهار نفر، یعنی حسام و مادرش و برادر و خواهر کوچکترش. آخر من باید الان تازه بفهمم که حسام بابا ندارد؟ مادرش برای مردم نان میپزد و خودش هم بعد از درس در آهنگری کار میکند. دلم برایش میسوزد شاید امروز قرار نبود به آهنگری برود و برای همین به من اصرار کرد با هم به پل مدائن برویم. یعنی حسام روی من به عنوان دوستی خوب حساب کرده است؟ امان از دست اسماعیل! پسر به این حیله گری در عمرم ندیدهام یعنی اسماعیل میخواهد خواندن و نوشتن را برای چه کاری یاد بگیرد؟ فکر کنم اگر آدم حیله گر شود، خیلی خطرناک میشود. باید یک روز حقش را کف دستش بگذارم. اعصابم حسابی خرد است و همین طور که دارم راه میروم با زانوهایم به کیسه ی قلم نی و رقعه هایم میزنم.
چشمم را باز می کنم، خودم را در شهری می بینم که در آن فرصتی برای ترسیدن نیست. حالا من مانده ام و امانتی های عمو یونس، یک کیسه پر از رقعه و قلم و یک شمشیر.
مطمئنم همه این ها مرا به فرار از تاریکی ترس و رسیدن به روشنایی راهنمایی خواهند کرد.
اما چطور...؟!
در حال حاضر مطلبی درباره احمدرضا امیری سامانی نویسنده میثم و شهر ترس های ممنوعه، مصور کمیکا ،مهرستان در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره مرضیه مولوی نویسنده میثم و شهر ترس های ممنوعه، مصور کمیکا ،مهرستان در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
این کتاب خیلی عالیه
من برای پسرم خریدم و چه درسهای قشنگی توی دل داستان به پسرم داد. علاقه ی پسرم به ورزش و مطالعه بعد از این کتاب خیلی بیشتر شده.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک