گفتم: «نه.»
دو تا از انگشتهاش را بالا گرفت و گفت دو دسته. اونایی که فکر میکنن دیوونه هستن و اونایی که فکر میکنن دیوونه نیستن در حالی که همه دیوونه هستن.
عاشق این دسته بندیهاش بودم و این تکان دادن دست، موقع حرف زدن هاش گفتم: «نه خیرم آدمای دنیا سه دستهان دسته ی اول، دسته ی دوم و دسته ی سوم تازه، یه عده معتقدند چهار دسته هستن دسته ی اول و دسته ی دوم دسته ی سوم و دسته ی چهارم.»
خوشش آمد. خوش داشت بازی را ادامه بدهد مردم دنیا را کردیم هشت دسته پانزده دسته پانصد دسته و بعد یکهو گفت حالا چه جوری این کارها رو بکنیم؟
گفتم: «کدوم کارها؟»
گفت: جشن تولد دیگه نصف مردم جهان رو دعوت کردیم.» و به خودم و خودش اشاره کرد شانه بالا انداختم یعنی نمیدانم یعنی ضایع شدیم، یعنی حال گیری شد. شانه هام را محکم گرفت و داد بالا هیچ اصلا هیچ غصه نخور سگ کی باشه
بهمون پول نده اصلا شوخی کردم گفتم چه طوری پول در بیاریم تو فکر میکنی با یه آدم ببو اومدی اسکی؟
موتور را گذاشت کنار دیوار و اطراف را نگاه کرد و پرسید: «آدامس داری؟»
فکم ایستاد و گفتم: «آره چند تا میخوای؟ دستم رفت طرف کوله پشتی گفت: «نه» نباتم اونی رو که تو دهنته بده
گفتم: «ها؟!»
در حال حاضر مطلبی درباره فرهاد حسن زاده نویسنده زیبا صدایم کن در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک