جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
(داستان های تخیلی،گروه سنی:ج(10تا11سال))
شنیدن یک خاطره ی هیجان انگیز در چه حالتی جالبتر است؟ اگر از من بپرسید دوست دارم از زبان کسی که آنجا بوده بشنوم. دوست دارم با آب وتاب برایم تعریف کند و حتی بین جمله هایش مکث کند برای همین فکر میکنم مجموعهی چارلی کوچولو میتواند خواننده را به دنبال خودش بکشد میتواند حتی گاهی نفسش را در سینه حبس کند و او را وادار کند سراغ صفحه های بعد برود که بفهمد چارلی چه طور از این همه دردسر جان سالم به در میبرد و آیا واقعا میبرد؟ هیچ نشانه ای از چارلی نیست؛ حتی ناشری هم که خاطرات او را برای بچه ها منتشر میکند تا به حال او را ندیده است.
چارلی بچه ی طنازی است. او میتواند حتی در چیزهای ساده هم چیزهای بامزه پیدا و تعریف کند او میتواند نقاشی اتفاقات را هم در دفترچه خاطراتش بکشد که خواننده از این همه نوشته پشت سر هم خسته نشود چارلی باهوش و اهل ماجراجویی است و اعتماد به نفس بالایی دارد اما یک چیز در کل کتاب بیشتر به چشم من میآید و به دلم می نشیند چارلی دلش برای خانه تنگ شده است و در نهایت همه ی این ماجراجوییها و توی دل خطر رفتنها میخواهد به خانه برگردد. خودش میگوید چهارصد سال است که دارد به دنبال راه برگشت به خانه از این سر دنیا به آن سر دنیا میرود. به همین خاطر است که خاطره های چارلی فقط ردیف کردن یک سری ماجراجویی نیست میگوید هشت سال دارد و توی این چهارصد سال بزرگ نشده است، اما همین چارلی هشت ساله حواسش هست که به خاطر این همه ماجراجویی و قهرمان بازی به خودش مغرور نشود.
خواندن خاطرات گاهی از شنیدنشان هم بیشتر آدم را توی دل ماجرا میبرد. شاید چارلی هم این را میداند که هر بار فقط دست نوشته هایش را، آن هم به دست یک ناشناس، به ناشر میسپرد. باید دید در انتهای هشت دفترچه خاطرات چه بر سر چارلی میآید.
124,200
تلگرام
واتساپ
کپی لینک