تاریخ چگونه به دست ما رسیده است و چرا این گونه به دست ما رسیده است یا این که این همه تفاوت در گروه های انسانی مختلف از کجا ناشی میشوند سؤالاتی هستند که شاید مقدمه ای بر پرسشهای بزرگتر دیگر باشند؛ این که بدانیم تفاوت ما با دیگران در چیست و چرا این تفاوتها ظاهر شده اند ما زمانی که از فرانسویها بلژیکی ها، ایتالیایی ها آلمانی ها اتریشی ها و مجاری ها صحبت میکنیم از ویژگیهای متفاوت گروه های مختلف صحبت می کنیم چه تفاوتهایی بین روسها رومانیایی ها صربها، چینی ها و ژاپنی ها وجود دارد و این تفاوت ها از کجا می آیند البته این پرسش پرسش جدیدی نیست به طوری که نظریه های زیادی برای پاسخ به این مشکل سر برآورده اند که از میان این نظریه ها رایج ترین و ماندگارترین آنها نظریه ای است که تنوع بین مردم را به تفاوت های فیزیکی در نژاد نسبت می دهد. بنابراین باور عمومی بر این است که تفاوت نژادی متضمن تمایز واقعی و ریشه دار در خصایص جسمی، روحی و اخلاقی است و مباینت در دستاوردهای اقوام مختلف به دلیل تفاوت در ویژگیهای جسمانی است. از این رو تصور میشود نژادی به دلیل هیکل شجاعت، هوش و روحیه خاص خود در جایگاه اربابی مینشیند در حالی که نژاد دیگر به دلیل حقارت در این ویژگیها در مبارزه شکست میخورد و یا عقب می ماند. بر اساس این دیدگاه نژاد برتر و ضعیف نه تنها در هر منطقه از جهان بلکه در هر دوره ای از تاریخ شخصیت خود را حفظ میکند پس سیر تاریخ بدل میشود به فرآیند انتخابی پایدار بین نژادهایی که...
می کند، بفهمد و درک کند کودک ماهیت عقلانی نه تنها جهان، بلکه خودش را درک می کند و زمانی که شروع به یادگیری زبان میکند متوجه می شود که می تواند افکار و تجربیات خود را از طریق واژگان بیان کرده و این ایده ها را به دیگران منتقل کند. در آغاز کلمه است. یونانیان این نوع تجربه ابتدایی را تحت مفهوم تتوریا (Theoria) می فهمیدند. تئوریا را تقریباً می توان به تعمق ترجمه کرد و به نوعی از احساسات جسمانی ما و توجه به مفاهیم انتزاعی و ارتباطاتی که در جهان درک میکنیم و این که چه مسائلی از بخش معنوی، غیر مادی و عقلانی هستی ما سرچشمه می گیرند اشاره میکند این یکی از نشانه های انسان در مقایسه با جانورانی محسوب میشد که با آنها روی زمین زندگی می کرد. چیزی فرشته وار - الهی - در آن وجود داشت و در واقع افلاطون و ارسطو در آن نوعی نمود از قلمروی آسمانی می دیدند. توریا به معنای باز کردن و رها کردن چیزی بود که در حیطه تجربه انسان قرار نمی گرفت و البته ریشه شناسی یونانی این کلمه مسئله را روشن میکند. این مفهوم، مرکب از thea به معنی «منظره» و horan به معنی «دیدن» است. از این مفهوم، واژه یونانی «تماشاگر» و هم چنین واژه انگلیسی «تئاتر» مشتق شده است. این مقایسه تفکر با تماشاگر در یک تئاتر یا بازی به قدری مناسب است که در قرن چهارم قبل از میلاد مسیح، فیلسوف یونانی، هراکلیتوس، از این قیاس برای توضیح هدف تئوریا بهره می جوید: «چنان که ما به منظور تماشای نمایش به فستیوالهای المپی میرویم برای تئوریا ذات تئوریا از هر چیزی ارزشمندتر است همان طور که به منظور نظریه پردازی به فستیوال دیونوسیوس می رویم نه از این بابت که از جانب هنرپیشگان آن چیزی به ما خواهد رسید - در واقع، برای دیدن آنها پول هم می پردازیم .... به همین ترتیب، تتوریا (تعمق) در مورد جهان باید بر هر چیز دیگری که مفید در نظر گرفته میشود ارج نهاده شود. زیرا، یقینا، دیدن مردانی که از زنان و بردگان تقلید میکنند یا ورزشکارانی که میجنگند و می دوند، ما را به سمتی سوق نمی دهند که چیزی دیگر را بر تئوریا ترجیح دهیم از این رو نظریه پردازی بدون عطف توجه به ماهیت و حقیقت واقعیت را درست نمیدانیم.
تئوریا یا تعمق بخش مهمی از فرآیند رشد و بلوغ انسان به شمار می رود. حال اگر از جایگاه یک تماشاگر خارج شویم و بدون توجه به کلیت ماجرا به بازی بپیوندیم آن گاه بینش ما نسبت به انسان و عالم و و کائنات کوته بینانه خواهد بود.
زمانی که «تماشاگر» دنیای پیرامون خودمان میشویم وجوه خاصی از زندگی و وجود را مشاهده می کنیم که اگر همیشه روی این بستر جزیی از بازی باشیم، نادیده گرفته می شوند. به عنوان مثال یک تماشاگر حین تماشای بازی فوتبال به علت موقعیت بالاتر خودش، نسبت به بازی دید گسترده ای دارد و میتواند نقش های خاص را به گونه ای تحلیل...
. . . .
تلگرام
واتساپ
کپی لینک