با نهضت رنسانس عهد و دورهای دیگر از ادوار تاریخ تفکر و هنر آغاز می شود موقف و میقات دوره جدید غیر از موقف و میقات عالم و تاریخ مسیحیت و اسلام است. چنانکه حکمای اُنسی اسلام گفته اند «حقیقت را به هر دوری ظهوری است» و با هر ظهور و حضور خفا و غیبتی همراه است. خفا و غیبت دوره جدید رجوع به اسم آن حقیقت الهی دارد که در تاریخ صدر اسلام و قرون کهن مسیحی بر جهان نور افکنده بود و حضرت مسیح (ع) و حضرت محمد (ص) مظهر تام و تمام آن بودند البته هر چه تاریخ اسلام و مسیحیت جلوتر آمدهاند از حقیقت نور مسیحایی و محمدی دور شده و ظلمت پوشیدگی حقیقت به سراغشان آمده است و ظهور وقایع هنری آن دو رجوع به اسم اجلال و اضلال و حجاب حقتعالی پیدا کرده است. بنابراین وقتی که حقیقت قدسی تمدن دینی قرون آغازین اسلامی و مسیحی پنهان می شود اسم دیگری به ظهور میآید و انسان مظهر اسم جدیدی قرار میگیرد. این اسمی که ظاهر میشود عبارت است از میقات ما و این میقات مستلزم غیاب و نهان بودنِ اسم حقیقی خدای قرآن «الله» است و موقف مدرن بشر همین اسم نهانی است و خدای حقیقی برای بشر در این موقف غایب است. وقتی خدایی می آید سایر خدایان باید بروند و آن در دوره جدید غرب عبارت از این است که طاغوت یونانی و خدای مسیح در پشت اسمی که صورت نوعی تاریخ جدید است پنهان و بیتاریخ و اثر شوند و این اسم جدید بالذات یا بالعرض همه اسماء را به حجاب خویش کشد و حقیقت تاریخ جدید شود. اسمی که در میقات دوره جدید ظاهر است «اسم نفس بشریت» humanity است یعنی انسان در این دوره «خدا» و «موضوع» یعنی «سوژه» subject است و این عبارت است از «اومانیسم» و اصالت سوژه انسانی و انسان مداری humanism وsubjectivism. پس در صدر تاریخ جدید «نفس انسان» جای همه «خدایان قدیم» را می گیرد و آنها را می پوشاند و این مستلزم پشت کردن به خدای حقیقی و غفلت از آن حقیقت متعالی است و غیاب حق و حقیقت و الله که همان نیست انگاری مضاعف و خودبنیادی باشد. از اینجا رنسانس یا «باز زایش» که به معنی «رنسانس» است همین غیاب را حکایت میکند آغاز دورهای است که در آن انسان و اومانیته (آداب دانی بشری) مدار همه امور می شود و دیگر نه خدای حقیقی و نه خدایان هیچ یک در کار نیستند. به عبارت دیگر انسان دایر مدار هستی است و خدا و خدایان همگی بهانه کار بشریاند که در پایان این بهانه نیز به دست بشر کشته می شوند تا نفس و اراده انسان مطلق شود. به عبارت دیگر انسان دایر مدار هستی و خدا و خدایان و عوالم غیب و شهادت مظهر و ظل و خلیفه او پنداشته می شوند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک