در طول تاریخ یکصد سالۀ سینما بیش از هر ژانر دیگری ژانر وسترن موضوع بحث و گمانه زنی بوده است. در واقع وسترن به اذعان بیشتر مورخان سینمایی قدیمی ترین و در عین حال مهم ترین ژانر در میان ژانرهای اصلی سینمایی است. یک فیلم وسترن بلافاصله قابل شناسایی است ـ هرکسی حتی یک تماشاگر تازه کار فقط پس از چند دقیقه تماشای یک فیلم می تواند وسترن بودنش را تشخیص دهدـ و تقریباً هرکسی می داند یا تصور می کند که می داند چه چیزی یک وسترن را وسترن می کند. ویژگی های خاص و متمایز «وسترن» که تماشاگر فوراً قادر به تشخیصشان می شود که نه تنها شمایل نگاری سنتی وسترن ـ آغل ها و کلاه های کابویی درهای آونگی سالن ها و هفت تیرهای کولت دلیجان ها و سواره نظام خانم معلم ها دختران و زنان سالن ها و صحنه های بزن بزن و دوئل با هفت تیر و تفنگ بلکه مجموعه ای از عناصر مضمونی و چشم اندازهای ثابت سینمای وسترن ـ دشت های بی پایان غرب وحشی «بیابان و باغ» «مرده یا زنده» «یه مرد بایس همون کاری رو بکنه که یک مرد بایس بکنه» است ـ را شامل می شود عمیقاً در تخیل امریکایی و در حقیقت عامۀ مردم سراسر جهان رسوب کرده است. و همۀ این ها به رغم این واقعیت که با افول ناگهانی سریع و مداوم تولید وسترن از اواخر دهۀ ۱۹۷۰ و پس از نمایش دروازۀ بهشت (۱۹۸۰) (که البته نقش بسیار اندکی داشت) فیلم وسترن بیش از پیش به چیزی غریب و کنجکاوبرانگیز بدل گشته است اثری باستانی عتیقه ای از یک دوران بسیار قدیمی و دور در یک فرهنگ سینمایی که حالا به سیطرۀ فنّاوری های جدیدتری از صحنه های نفسگیر اکشن و خارق العادۀ فیلم های علمی ـ تخیلی و تکنوبلاک باسترها درآمده است. دیرزمانی فیلم های وسترن چیزی شبیه یک شاه کلید برای گشودن و فهم زیربنایی ترین عناصر هویت امریکایی به شمار می رفتند. به گفتۀ جون مه لن «علت جذابیت فراوان فیلم وسترن برای ما امریکایی ها آن است که به کشف آنچه ما هستیم می پردازد درامی که در آن روح امریکایی و هویت ملی مبهم و نامشخص باقی می مانند» (۱۹۹۴۴۷۱).
تلگرام
واتساپ
کپی لینک