دو بهار بر یک درخت یکسان نمی گذرد. دانه ای که سر به زیر و خاکی نباشد سربلند و آسمانی نخواهد شد. فریاد درخت ریشه دار است. طریقتِ هزارگونه ی گُل را نبین! حقیقتِ گُل یک است گُلِ هزار دستان... چرا شرمندهٔ پُرباریِ خویشتن باشد درختی که باغ و بهاران سرمستِ گل های رعنای اوست! اگر خلوت سپیدِ ابر با درختان در کار نبود خطابه ی خورشید بازتابی سبز نمی یافت. برف ایثارِ سپیدی است که ریشه در روحی آبی دارد. شکوفه ها شهیدان کشور بهارند که با کفن زاده می شوند. اگر جنگل پر رمز و راز و آسمان بی کرانه را بیش تر دوست داری پیلهٔ ابریشمین را به دیگران ببخش! خورشید با داغی ازلی دلخون می آید می خندد می رود و آسمان برایش سیاه می پوشد. ابرها اگرچه کبود می آغازند فرجام روشنی دارند ردّ پایشان را به تماشا بنشین بر برگْ برگ گیاهان! پژمردن و بر باد شدن تقدیرِ بی برگشت گیاهی است که باغ احساس او تنها یک فصل داشته باشد خواه بهار خواه هر فصل دیگر. زلزله واگویه عقده های تلنبارشده زمین است که زمان را ـ به حیرت ـ لال می کند. چه فرق می کند «چه کسی»! هرکه پلی به کمال پیش پایت گسترد حرمت پل را نگه دار! گیرم پُل ساز بویی از معرفت نبرده باشد. چاه نشینان ـ هریک ـ به دلیلی آمده اند یکی چاهکن است یکی تماشاگر یکی را هم هل داده اند! آن که دمادم به خود شک نورزد به یقین نخواهد رسید. حزبِ باد پُر هوادارترین حزب هاست. کرکس ها هرچند برای شنیدنِ ناسزا و نفرت کرند هرگز برای دیدن شکار خود کور نیستند به روایتی تیزبین ترین پرندگان اند. انصاف دهید بیچاره اغنیا! برای آن که آب حیات شان را کوفت کنند به کاسهٔ سرِ گرسنگان افتخار می دهند... مرگ روی دیگر سکه زندگی است با سکه کج نمی توان صدای ابدیت را شنید. مرگ پوچ از زندگیِ پوچ میراث می برد و مرگ بارآور از زندگی شکوفان. به تعبیری مرگ تصاعدِ نهایی زندگی است. مرگ ِکثیف آنِ کسانی است که زندگی شان چیزی در همین مایه هاست. آن که می خواهد سپیدترین دفتر حیات را داشته باشد بهتر است هرگز به دنیا نیاید! زندگیِ آخرت تفسیر انتقادیِ زندگی دنیاست. شتاب کن شتاب کن نازنین مبادا پیش تر از آن که این دقیقه به پایان رسد پایان به تو رسیده باشد! عرفان قدم زدن در کوچه های ملکوت است و گِلْ بازی با فرشتگان دنبال سایهٔ خدا دویدن پاشیدن خود در خاک چیدن هابیل از سنبله های گندم و هزار هزار چیز دیگر ... که همه در یک جمله خلاصه می شود جمله ای که به حرف در نمی آید. عرفان کیمیایی است با دو خاصیّت متضاد پیر را جوان می کند جوان را پیر. کفش های سلوک دست دوزِ فرشتگان است برای دل هایی که اندازه های شیطانی دارند یا تنگ است یا گشاد!
تلگرام
واتساپ
کپی لینک