حضرت امام (ره) تلقیِ جامعی از دین داشت. او دین را حقیقتی با ابعاد گوناگون فلسفی اعتقادی عرفانی فقهی و مناسکی اجتماعی سیاسی و نیز تأمین کننده سعادت و نیک بختی آدمی در دنیا و آخرت می دانست و درست به همین دلیل بود که برای تأسیس و استقرار یک حکومت دینی تلاش و مبارزه کرد. او نه تنها برای استقرار نظم سیاسی دینی مبارزه کرد بلکه به تدریس و نگارش و نظریه پردازی نیز همت گماشت. کتاب حکومت اسلامی یا درس های او در باب «ولایت فقیه» و نیز بحث مبسوطی که در کتاب البیع دربارهٔ ولایت فقیه مطرح کرده است مبانی تئوریک نظام حکومتی اسلام را تدوین و معرفی کرده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز پیوسته به تنقیح و تکمیل نظراتشان پرداختند. دین در تلقیِ امام هرگز محدود به یک بُعد نبوده است بلکه حقیقتی وحیانی و ماورایی و فراگیر است که در کلیت خود راهنما و جهت بخش زندگی آدمی و هدایتگر او در دنیا و آخرت است. در تمامی اعلامیه ها رهنمودها سخنان موضع گیری ها نوشته ها نامه ها و کل زندگی و عمل ایشان مسئلهٔ جامعیت دین به شکلی بارز و آشکار مشاهده می شود. این یکی از پیام ها و بخشی از میراث ارزشمند امام و پیام او به بشر امروز است که می توان بین معنویت و رفاه مادی پل زد و این دو مزاحم هم نیستند. می توان مومنانه و آزاد و وارسته و با معنویت زیست در عین حال از رفاه و توسعهٔ مادی نیز برخوردار بود. می توان خلوت های عارفانه با خدا داشت اما زیر بار ذلت و ننگ و ستم نرفت و عزت و شرف انسانی خویش را حفظ نمود. این درس بزرگ امام است برای نسل های امروز و فردا و برای جهان آینده درسی که تنها مخاطبانش ایرانیان و مسلمانان جهان نیستند بلکه همهٔ مشتاقان آزادی و معنویت و همهٔ کسانی که خواستار عزت و استقلال و زیست شرافتمندانه اند یکسان مخاطب آن قرار می گیرد و درس آزادگی عزت شرف و ستم سوزی است. درس هماره زنده و پیام همیشه آزادی بخش و زندگی سازی است که امام با سخن و عمل خود به انسان ها آموخت. این پیام را نباید گذاشت فراموش شود. این پیام متوجه کل بشریت است و پیام آزادی بشر غفلت گرفته غرورآلود ستم پیشه و به اسارت گرفته معاصر است که در بند بهره کشی و استعمار جباران و ستمگران عالم در حال فرسایش و نابودی است. دین ضامن رفاه و سعادت ماست هم در دنیا و هم در آخرت و دنیا و آخرت دو حقیقت به هم پیوسته و با هم مرتبط اند نه دو امر گسیخته و جداافتاده و ناسازگار. با این تلقی به این دین بیندیشیم و همچون پیامی روح بخش و طراوت انگیز و آزادساز آن را در متن زندگی خویش وارد سازیم و در سایه آن به سر بریم. این میراث شگفت و رهایی بخش امام (ره) است. تلقیِ امام از دین یک تلقیِ فلسفی و عرفانی و انقلابی است یک تلقی چندبُعدی و چندساحتی. یعنی دین هم بن مایه های عمیق و استوار فلسفی و معرفتی دارد و یک جهان بینی و هستی شناسی خاصی ارائه می دهد. به علاوه ابعادی شهودی و اشراقی و فراعقلانی نه ضدعقلانی دارد که دریافت آن محتاج سیر قلبی و سلوک معنوی است. دیگر اینکه دین می تواند تحول آفرین و انقلاب زا باشد. یعنی این قابلیت و توان در آموزه ها باورها مناسک و اعمال دینی هست که منجر به تحول اساسی و ساختاریِ فرد و جامعه بشود. دین و آموزش های دینی قدرت «بسیج توده ها» را دارد. دین می تواند موجب تغییر یک ساختار سیاسی اجتماعی خاص شود و «نظم سیاسی» نوینی را جایگزین سازد. پس در تلقیِ امام از دین هم به بُعد معرفتی و باورزایی دین توجه شده و هم بُعد تحول آفرینی و انقلاب سازی آن مورد لحاظ و تأکید قرار گرفته است.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک