IdeBook.ir
همسفر آسمان
همسفر آسمان

کتاب همسفر آسمان

معرفی کتاب همسفر آسمان

4.7 (1)
کتاب همسفر آسمان، اثر فاطمه ابراهیمی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول توسط انتشارات سوره مهر ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد. دانلود pdf و ارسال رایگان
ناموجود

این محصول ممکن است با عنوان یا انتشارات دیگری موجود باشد، مجموعه آنها را اینجا ببینید.

محصولات بیشتر

مشخصات محصول

ویرایش: -
مترجم: -
تعداد صفحات: 296
انتشارات: سوره مهر
وزن: 347
شابک: 9786001755170
تیراژ: -
اندازه(قطع): رقعی
سال انتشار: -
تصویرگر: -
نوع جلد: -

معرفی محصول

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک
در شرح زندگی و آثار مرتضی آوینی

چکیده

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

چکیده

اولین بار که نگاهم در نگاهت گره خورد را به خاطر می آوری؟ فضای سنگینی حکمفرما بود. آدم های معروف و مشهور بسیاری حضور داشتند. ناگهان با تو برخورد کردم. میخکوب شدم نفسم بند آمد و رنگ از رخسارم پرید. دست هایم می لرزید و تپش قلب امانم را بریده بود. نگاهت آن قدر صمیمی و مهربان بود که انگار سال هاست مرا می شناسی لبخندی زیبا حکایت از دعوتی ماندگار.لحظه ای دور شدم و روی مبل های سبزرنگ چرمی که درست روبه روی تو بود نشستم تا نفسی تازه کنم. احساس می کردم رنگ دنیا تغییر کرده. راستی چه اتفاقی رخ داده بود؟ چرا پاهایم قرار نداشتند؟ لرزش قلبم برای چه بود؟ نام تو چیست؟ از کجا آمده ای؟ چشم هایم یک لحظه پلک نمی خورد. باورم نمی شد که چطور ممکن است در یک لحظه تمام وجود آدم مدعی و یک دنده ای مثل من از پرتو یک نگاه از زمین کنده شود؟حال عجیبی داشتم. اولین دیدار بود. گیج و مبهوت اطراف را نگاه می کردم. کسانی از کنارت می گذشتند و برخی هم مدتی در کنارت می ایستادند. با کنجکاوی رفتارها و واکنش های آن ها را مرور می کردم.آیا دیوانه شده بودم؟ آیا دچار وهم و توهم بودم؟ سرم گیج می رفت و این سردرد بر گرمای حاکم بر فضا می افزود.دوستی به سراغم آمد.ـ چی شده؟ بچه ها همه بیرون منتظرند چرا نشسته ای؟ حالت خوب است؟ تو که از این فضا خوشت نمی آمد و با اکراه آمدی. فکر می کردم اولین نفر خارج می شوی.عرق بر پیشانی ام نشسته بود. احساس می کردم تب وجودم را در خود بلعیده. با بهت به دوستم نگاه کردم و پاسخی ندادم.ـ کمکی از دست من برمی آید؟ شاید گرمای نمایشگاه باعث بدحالی ات شده.به خودم آمدم و گفتم «حالم خوب است! منتظر من نباشید خودم برمی گردم.»کم کم مهمانان خداحافظی می کردند اما چنان درگیر آن خلوص و مهر بودم که گذر زمان را احساس نمی کردم. می خواستم تا آخرین لحظه بمانم. هنگام رفتن با چشم هایم تو را بدرقه و خداحافظی کردم.هنگام خروج عکسی به من دادند که قلبم بیشتر فروریخت پرتره ی تو بود.پرسیدم «این عکس کیست؟»ـ او را نمی شناسید؟ـ نه!ـ ساعت ها خیره به او نگاه می کردید. فکر کردم کاملاً آشناست. چرا به هم ریخته اید؟ عجیب است! هروقت نگاهتان می کردم به او خیره شده بودید. حالا می پرسید این کیست؟

نویسنده

مختصری درباره نویسنده

فاطمه ابراهیمی

فاطمه ابراهیمی

در حال حاضر مطلبی درباره فاطمه ابراهیمی نویسنده همسفر آسمان در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه «ارتباط با ما» درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه «ارتباط با ما» ارسال نمایید.

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید