1
191,660
من در پی دردسر تمام دنیا را گشته ام انگار مثل اعتیاد است؛ کششی که سخت می توانم در مقابلش مقاومت کنم این انگیزه از یک طرف از علاقه به استفاده از دانشم به عنوان یک جراح برای کمک به آدمهایی ریشه می گیرد که سخت ترین شرایطی را که انسان میتواند با آن مواجه شود تحمل میکنند و از طرفی تا حدودی هم ناشی از احساساتی است که از بودن و زندگی در این مناطق وحشتناک در من میجوشد؛ مناطقی که اکثر آدمها تا به حال نه آنها را تجربه کرده اند و نه مطمئنا قصدی برایش دارند. از گذشته های خیلی دور آدمها آتش جنگ را - اغلب با همسایه هایشان - شعله ور کرده اند. از زمانی که جنگیدن به یک کار حرفه ای تبدیل شد خطر زخمی یا کشته شدن در میدان جنگ هم بیشتر دامن گیر سربازان شد. جنگها به شکل نبردهای تن به تن آن هم تنها میان جنگجوهای حرفه ای و معمولاً خارج از محدوده سکونتگاه ها رخ میدادند. اما این اوضاع دیگر از زمان جنگ جهانی دوم تغییر کرده است؛ طوری که امروزه اکثریت تلفات درگیری ها را غیر نظامی های بی گناه تشکیل می دهند. هر اندازه که شیوه های از پا در آوردن و مجروح کردن انسانها مؤثرتر شده اند به همان اندازه هم به تعداد قربانیهای بالقوه جنگها اضافه شده است. خوشبختانه دیگر حمله ای با ابعاد دو تهاجم اتمی که حدود هفتاد سال قبل، ژاپن را ویران کرد و جان صدها هزار نفر را گرفت تکرار نشده است اما در عوض، تسلیحات قدرتمند بی شمار دیگری هستند
کار بارگیری که تمام شد هلی کوپتر را روشن کردم و برای اجازه پرواز تماس گرفتم. اهرم کلکتیو را کشیدم تا ملخ ها نیروی لیفت بیشتری پیدا کنند، اما اصلاً ارتفاع نگرفتیم. آخر سر حداکثر توان را به کار گرفتم و از جایمان بلند شدیم. سفر واقعاً فوق العاده ای بود؛ پرواز بر بالای تپه ها و کوه های لیک دیستریکت منظره باور نکردنی ای داشت. به اولس واتر که نزدیک شدیم، هتل از دور پیدایش شد. در ارتفاع ۳۰۰۰ پایی بودیم که من فرود را شروع کردم. معمولاً در هلی کوپتر
بهتر است که تا جای ممکن هوای بیشتری در ملخ ها قرار بدهید تا مثل یک پرنده که از بالهایش به جای ترمز استفاده میکند پایین بیایید. توان را کم کردم و با سرعت شصت گره مستقیم به سمت جایگاه فرود می رفتم. حدود ۱۰۰۰ پای دیگر مانده بود که یک دفعه دیدم کلی گوسفند آنجا در زیر ما مشغول چرا هستند. یکی از قانون های فرود این است که حداقل ۵۰۰ پا از حیوانات یا آدمها فاصله داشته باشید. برای همین جای دیگری را انتخاب کردم که به هتل نزدیک تر هم بود، اما مسیر پرواز من طوری بود که باید دور میزدم و از روش دیگری استفاده می کردم. مسیر هلی کوپتر را تغییر دادم و دوباره از بالای دریاچه پرواز کردیم تا برای روش دوم ارتفاع مناسبی بگیریم.
این روش مهارت بیشتری میخواهد؛ به جز این مشکل دیگرش این بود که این بار باد به جای اینکه در جهت مقابل بوزد کمی هم جهت با ما بود. ارتفاع خیلی زیادی گرفته بودیم برای همین شیب فرودمان را بیشتر کردم اما حالا سرعتمان زیاد شد که مجبور شدم کمترش کنم من روی محل فرود تمرکز کرده بودم و خیلی دیر متوجه شدم که سرعت فرود خیلی زیاد شده است. اهرم را کشیدم تا نیروی لیفت بیشتری بگیرم اما اوضاع را بدتر کرد. به دردسر بزرگی افتاده بودم. یک دفعه بی اختیار از دهانم پرید: «آه، لعنتی.» فقط صد پا با زمین فاصله داشتم تا کاری کنم تازه چهل پا از آن را هم هتل گرفته بود که هر لحظه در چشمم بزرگ و بزرگتر میشد. هلی کوپتر شروع کرد به تکان خوردن و لرزیدن و به نظر میآمد به سقف هتل برخورد میکنیم. پشت هتل یک تپه پرشیب بود نوک روتور پایینی هم داشت از کار می افتاد که نشان می داد کمی دیگر حرکتمان متوقف میشود
بیش از بیست و پنج سال جدید نات داوطلبانه پا به خطر ناک ترین مناطق جنگی دنیا گذاشته است. از ۱۹۹۳ در سارایووی محاصره شده تا بیمارستانهای مخفی شرق حلب در کنترل شورشی ها در بغرنج تریسن اوضاع در بیمارستانهای صحرایی و بدون هیچ کدام از امکانات بیمارستانهای آموزشی انگلیس او با جراحی هایش جان های زیادی را نجات داده است. امروز دیرین مان را همه به عنوان با تجربه ترین جراح ترومای دنیا می شناسند. پزشک جنگ داستان فوق العاده او است؛ از جراحی هایش در تقریبا تمام درگیری های بزرگ بعد از پایان جنگ سرد تا تقلاهایش برای بازگشتن به زندگی عادی» پس از هر سفر نقطه اوج قصه اش هم آخرین سفرهایش به سوریه جنگ زده است. داستان ناگفته تلاش هایش برای تأمین یک دالان بشر دوستانه و خارج کردن پنجاه هزار نفر از حلب محاصره شده پزشک جنگ آمیزه ای است از خاطرات طبابت روایت مسیر زندگی و داستانهایی واقعی و هیجان انگیز که نگاهی به یادماندنی به زوال آدمی در جنگ دارد.
او از سال ۲۰۱۵ از طریق بنیادی که به همراه همسرش الی سرگذشتی گیرا و به شدت تکان دهنده به قلم یک جراح انگلیسی از حضور داوطلبانه در مناطق جنگی و جراحی در طاقت فرساترین موقعیت ها» بی پروا، دلسوزانه و الهام بخش این کتاب سیل اشکانم را جاری ساخت تأسیس کرده است. دانش خودش را نیز در اختیار سایر پزشکان می گذارد و به آنها این هنر را می آموزد که چطور جان آدمهایی را که زندگی شان با گلوله و بمب تهدید می شود. نجات دهند
در حال حاضر مطلبی درباره دیوید نات نویسنده پزشک جنگ جراحی در خط مقدم نون در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره علیرضا مشفق مترجم کتاب پزشک جنگ جراحی در خط مقدم نون در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک