جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
آخرین نگاهش را به هور شعلهور سپرد و تلاقی ایران و عراق که از شدت نزدیکی، صدای هر دو گروه به وضوح شنیده میشد. صدای بیسیمچی که دودستی عباس را چسبیده بود و فریاد میزد: ((یا حسین !... یا حسین!...)).
قایق موتوری دل آب را میشکافت و به سرعت راهی عقب میشد. نیزارها خم و راست میشدند و عباس را تعظیم میکردند. دست عباس توی آب بود و دست دیگرش هنوز به اسلحه.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک