جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
فردای آن شبی که خبر شهادت جعفر را شنیدم، با پدرش به حرم امام رضا علیه السلام رفتیم. گوشوارهای که پیشتر نذر سلامتی پسرم کرده بودم، با خودم به حرم بردم. برای آخرین بار به هدیه زیبایی که خودش برایم خریده بود، با چشمانی پر از حسرت نگاه کردم و آن را داخل ضریح انداختم.به حضرت رضا علیه السلام متوسل شدم، از خدای برای خودم دریایی صبر را خواستم، خواستم تلاطم قلبم را آرام کند. بعد از چند لحظه، حالتی عجیب تمام وجودم را فرا گرفت. گویا به آرزویم در همان دم رسیده بودم و خودم را در اقیانوس بیکرانی از صبر غوطهور یافتم. (نقل از مادر شهید)
تلگرام
واتساپ
کپی لینک