معرفی مختصر کتاب در روزگاران بسيار دور و در دهكدهاي زيبا زني با همسر خود زندگي ميكرد. آنها بچهدار نميشوند و اين موضوع آنها را خيلي غمگين كرده است. يك روز فرشته مهربان به نزد آنها ميآيد و يك تخم گل جادويي به زن ميدهد. زن تخم را درون گلداني ميكارد، چند روز بعد تخم تبديل به گل ميشود كه در ميانه آن دختر كوچولويي به اندازه يك بند انگشت نشسته است. دختر كوچولو با ديدن زن به او مادر ميگويد و زن نام او را «بندانگشتي» ميگذارد و...
تلگرام
واتساپ
کپی لینک