جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
180,200
کنتس نارونا توانسته نجیب زاده ای انگلیسی به نام مانتیری را به ازدواج با خود ترغیب کند؛ ازدواجی که بسیار بحث برانگیز است. این زن با سیمایی غریب و رنگ باخته و گذشته ای مرموز محور این زمان گوتیک و معمایی است که حوادتش در ونیز اتفاق می افتند.
در میان گذاشته باشد کسی حتی درباره اشخاص برجسته ای، مانند لرد و لیدی مانتبری چیزی نمی دانست، یعنی چیزی که کمترین اهمیتی داشته باشد گزارش شده بود کلفت انگلیسی لیدی مانتبری پیش از ناپدید شدن فراری مخدومه اش را ترک کرده تا برگردد پیش اقوامش در وطن خود و لیدی مانتبری برای پر کردن جایش هیچ اقدامی نکرده گفته میشد جناب لرد وضعیت جسمانی شکننده ای دارد. او کاملاً منزوی زندگی میکرد و هیچ کس اجازه نداشت پیشش برود، حتی هم وطنانش پیرزنی ابله پیدا شد که کارهای خانه را در کاخ انجام میداد و صبح ها می آمد و شب ها می رفت. او هرگز راهنمای گردشگری گم شده را ندیده بود، حتی لرد مانتبری را که طی آن ساعت ها در اتاق خود حبس بود لیدی مانتبری «خانمی بسیار دل ربا و دوست داشتنی، مدام از شوهر نجیب زاده اش مراقبت می کرد تا جایی که پیرزن میدانست آن زمان جز خودش خدمتکار دیگری در خانه نبود غذاها را از رستورانی به داخل کاخ می فرستادند. گفته میشد جناب لرد از غریبه ها خوشش نمی آید برادر زن لرد بارون معمولاً در قسمت دور افتاده ای از کاخ محبوس بود و آن طور که آن بانوی دل ربا میگفت وقتش را به آزمایشهای شیمیایی میگذراند. این آزمایش ها گاه بوی بدی تولید میکردند این اواخر دکتری برای جناب لرد خبر کرده بودند؛ دکتری ایتالیایی که مدتی طولانی ساکن و نیز بود. وقتی از این آقای محترم - پزشکی با توانایی های انکارناپذیر و بسیار محترم - سؤال کردند معلوم شد او هم هرگز فراری را ندیده چون - آن طور که دفترچه یادداشتش نشان میداد . پس از ناپدید شدن راهنمای گردشگری به کاخ فراخوانده شده بود. دکتر بیماری لرد مانتبری را برونشیت تشخیص داد. تا اینجا دلیلی برای احساس نگرانی وجود نداشت هر چند حمله ای شدید بود. او با لیدی مانتبری ترتیبی داده بود که اگر علائم نگران کننده ظاهر شوند
تلگرام
واتساپ
کپی لینک