معرفی مختصر کتاب دختر کوچکی به نام "شادی" در روز تولدش یک بسته مداد رنگی از پدر و مادرش هدیه میگیرد. او میخواهد نقاشی بکشد اما رنگها را خوب نمیشناسد، به همین دلیل آب دریا را با رنگ سبز رنگ میکند. ناگهان مدادها از جعبهی مدادرنگی بیرون میآیند. و برای شادی توضیح میدهند که هر رنگ برای رنگآمیزی چه چیزی است. برای نمونه در بخشی از کتاب میخوانیم: کنار دست شادی مداد بعدی رسید/ دستی کشید به نوکش با شادمانی خندید/ گفت من مداد سبزم، به رنگ سبز چمن/ به رنگ برگ درخت، رنگ گلای دامن...
تلگرام
واتساپ
کپی لینک