جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
125,800
سال هاست که موضوع هوش یا IQ به دغدغه ی انسان معاصر بدل شده و اغلب مردم در صدد این هستند که جایگاه هوشی خود یا فرزند خود را در بین افراد جامعه پیدا کنند با آزمون هوش معلوم میشود که بالاخره از چه اشخاصی با هوش تریم و چه اشخاصی از ما باهوش ترند تکلیف ما از نظر هوشی در جامعه روشن میشود و جایگاه هوشی خود را در جامعه پیدا میکنیم. به نظر می رسد که به این ترتیب دیگر خیالمان راحت میشود و به آرامش میرسیم.
اما این خیال راحت به چه قیمتی تمام میشود؟ اصلاً این کار درست است یا درست نیست؟
برای روشن شدن این موضوع نخست باید به پیدایش آزمون هوش نگاهی بیندازیم از سال ۱۹۰۳ میلادی که آلفرد بینه ه آزمون هوش یا IQ را به جهان معرفی کرد بحث هوش و آزمونهای هوش تا امروز مسیر پرفراز و نشیبی را پیموده است. مسئله ی مهمی که در طول زمان دستخوش تغییر شده این است که بینه در اصل آزمون هوش یا IQ را به منظور تشخیص دانش آموزان سرآمد و تیزهوش و تفکیک آنها از دیگران طراحی نکرد هدف بینه از این کار این بود که دانش آموزانی را که نیازمند کمکهای ویژه بودند تشخیص دهد و بتواند با سنجش و شناسایی نقاط ضعف این دانش آموزان راهکاری برای کمک به آنها پیشنهاد دهد. با گذشت زمان این هدف به تدریج کم رنگ شد و از آزمون هوش در مراکز آموزشی بیشتر برای تفکیک دانش آموزان سرآمد یا باهوش یا تیزهوش استفاده شد. با جدا کردن دانش آموزان باهوش از دانش آموزان دیگر به جامعه این پیام داده میشد که انسانها ذاتاً یا باهوش هستند یا نیستند. این مسئله...
انسان ها همگی باهوش هستند اما با ترکیبهای هوشی
متفاوت و البته قابل احترام گاردنر هشت هوش با توانایی را مطرح کرده است که در همه ی انسانها وجود دارد و تا پایان عمر میتواند تغییر کند. این هشت هوش عبارتند از
هوش منطقی / ریاضی
۲ هوش زبانی / کلامی
هوش درون فردی
۴ هوش بین فردی
ه هوش دیداری / تجسمی
هوش بدنی / حرکتی
هوش موسیقایی
هوش طبیعت گرایی
باید توجه داشت که تفاوت میزان هوشها در افراد به هیچ وجه به نشانه ی برتری یا ضعف آنها نسبت به هم نیست
بلکه تنها به نشانه ی ویژگیهای فردی آنهاست.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک