معرفی مختصر کتاب پادشاهی بود که هفت پسر داشت و پسرهایش را آن قدر دوست داشت که هیچ وقت به دلش نمیآمد همه آنها با هم، از پیش او به جایی بروند و باید، حتماً یکی از پسرها، همیشه پیش او بماند. وقتی پسرها بزرگ شدند، قرار شد ۶ نفر آنها برای خواستگاری بروند؛ اما پسر کوچک تر را پدر در خانه نگاه داشت و بنا شد، پسرهای دیگر، برای او هم خواستگاری کنند و شاهزاده خانمی را به قصر بیاورند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک