جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
روزگاری آمده بود که صحبت از نبوغ در زمین فوتبال یا رینگ بوکس به تدریج بر سر زبان عوام افتاده بود هرچند در بهترین حالت، صرفاً یک هافبک نابغه یا یک بازیکن حرفه ای نابغه تنیس به چشم ده ها کاوشگر یا نویسنده ای می آمد که دستی به قلم داشتند. نابغه تلقی کردن افراد مختلف هنوز چندان باب نشده بود. برگرفته از کتاب مرد بدون خاصیت اثر رابرت موزیل (۱۹۵۲)
این کتاب مطالعه ای در باب نبوغ است در این کتاب قصد نداریم کسانی را که شایسته عنوان نابغه اند بشناسانیم. همچنین قرار نیست کمک کنیم افرادی را بشناسید که باید نام آنها در فهرست صد نابغه نسل هزاره ثبت شود. بلکه به بیان دقیق هدف کتاب حاضر کشف ریشه های فلسفی واژه ای است که در زبان های غربی امروزه متداول است؛ به ویژه بنا داریم ریشه های واژه «نابغه» را بکاویم چرا که این ریشه ها ما را به آثار و اندیشه های امانوئل کانت میبرند که یکی از نخستین افراد مهمی است که این واژه را به کار برده است. در حالی که کشف ریشه های فلسفی واژه نبوغ» کمی کار میطلبد، می توانیم بی درنگ بگوییم..
از توصیفات مانوئل میتوان دریافت نبوغ در اندیشه های تاریخی هر در در واقع به پدیده ای خلاقانه اشاره دارد اما ناظر بر عموم مردم به عنوان مجموعه ای کلی است که همان جوهره هویت خاص مردم قلمداد می شود. این پدیده به ما از هویت مردم مطالبی میگوید جوهره فردیت مردم در لحظه تشکیل - لحظه ادغام طبیعت نبوغ و محیط - متولد میشود و نمود پیدا میکند. بنابراین نحوه استفاده از واژه نبوغ را میتوان با تعریف ریشه شناختی شماره ۲-۲ مطابقت داد
چرا که حاکی از منش ملی ناظر به گرایش مردم است. شاید استفاده هر در از نبوغ بیشتر رنگ و بوی معنای ریشه شناختی شماره ۳ را داشته باشد چارلز تیلور خاطرنشان میسازد که هر در بیش از آنکه بنیان گذار نظریه ای بسیار نیرومند در جهان بینی مدرن باشد اولین مفسر مهم آن بود. یعنی هر در این ایده را مطرح کرد که هر کدام از ما شیوه ای اصیل برای زیست انسانی داریم. هر شخص معیار خاص خودش را برای انجام امور دارد. گرچه هر در اینجا درباره نبوغ سخن نمی گوید تأکیدی که بر اصالت دارد کاملاً روشن است. این گامی بلند در ستایش نبوغ محسوب نمیشود زیرا هر در متهم است حرفی در خور نبوغ نزده است. خواندن آثار هر در میتواند حتی شکیباترین خوانندگان را نیز به چالش بکشد چرا که در زمره بی ثبات ترین متفکران است. کلارک به نقل از هامان میگوید تدوین و تنسیق پارادوکس ها سرگرمی هر در بوده است. کلارک (۱۹۶۹، ۲۱۵) در واقع می توان تناقض ها را در سرتاسر آثار هر در مشاهده کرد. به تعبیر مانوئل آثار هر در مملو از کنایه ها و ایهامها است. هر در ۱۹۶۸ (۱۸) کاسیرر در این باره چنین اظهار نظر میکند هر در در نقش شاعر یک فیلسوف است و در نقش فيلسوف، یک شاعر کاسیرر (۱۹۸۱ (۲۳۰ هر در در سرتاسر نوشته های خود بی محابا از استعاره و تشبیه استفاده میکند به رغم انتظاری که خواننده دارد آثار هردر مانند شعر حس تعلیق ایجاد میکنند از این رو به بسط و امتداد خیال
به درستی که نبوغ قوه نوآوری است که آدمی از رهگذر آن شایستگی اكتشاف جدید در علم یا تولید آثار هنری اصیل را کسب می کند. ممکن است ما ذوق حکم یا دانش را به فردی که فاقد توان نوآوری است نسبت بدهیم اما نمی توانیم او را فردی دارای نبوغ برشمریم برای تعیین اینکه آن شخص تا چه اندازه برازنده این ویژگی است باید تحقیق کنیم که آیا او اصل جدیدی را در علم کشف کرده یا هنر جدیدی آورده است یا هنرهایی را که قبلاً به کار رفته اند به درجه بالاتری از کمال نسبت به آثار استادان پیشین رسانده است؟ یا دست کم آیا او در زمینه های علمی اکتشافات پیشینیانش را بهبود بخشیده است و اصول شناخته شده قبلی را به سطح بالاتری از انسجام منطقی رسانده با نتایج پیش تر ناشناخته آن اکتشافات را پی گرفته است؟ یا در حوزه هنر آیا اثر جدیدی طراحی کرده است که متفاوت با اسلافش - نه لزوماً برتر از آنها باشد؟ هر چیزی که فاقد این ویژگی ها باشد. تقلیدی کوته بینانه با تلاشی بی حاصل و جان کندن است و چون متضمن نوآوری نیست حتی اگر شامل هر ظرفیت مهارت یا مجاهدتی باشد گواهی بر نبوغ آن فرد نخواهد بود.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک