1
229,440
همان طور که گفتم، براک خیلی... عالی است. تنها چیزهایی که در او عالی نیستند. جزئیات کوچک بی اهمیتی اند، مثلاً وقتی که در خانه من در نشیمنگاه توالت فرنگی را بالا داده رها کرد. حتی این کار را هم فقط یک بار کرده است. مشکلم با براک این است که او آماده سروسامان گرفتن است و با اینکه هم سن و سال هستیم، من هنوز آمادگی اش را ندارم او هم نمیخواهد همچنان صبر کند، براک در یک شرکت بسیار خوب حقوقی، شغلی عالی دارد و درآمدش خیلی بیشتر از چیزی است که برای تأمین یک خانواده لازم است با وجود اینکه آخرین کاردیوگرافی قلبش وضعیت سلامتی قلبش را تأیید کرد نگران است که طول عمرش کمتر از آن چیزی باشد که برای مردان سفید پوست در این کشور تخمین زده می شود. او می خواهد تا وقتی میتواند لذتی ببرد ازدواج کند و بچه دار شود. در همین حال، احساس میکنم هنوز در مرحله رشد هستم. به هر حال هنوز دانشجو هستم و آماده ازدواج نیستم. من فقط... نمی توانم
شکالی نداره.» لحظه ای می ایستد تا نگاهم کند مردی که پشت سرمان حرکت می کند نزدیک است با ما برخورد کند مرد در حالی که فحشی نثارمان میکند به راهش ادامه می دهد. نمی خوام و ادارت کنم عجله کنی اما میلی باید بدونی دیوونه وار دوستت دارم.» می گویم من هم دیوونه وار دوستت دارم.»
او هر دو دستم را در دست میگیرد و به عمق چشم هایم خیره می شود. «راستش به جورهایی عاشقتم.» ضربان قلبم کمی تند میشود او قبلاً هم به من گفته بود که دیوانه وار دوستم دارد،
اما هیچ وقت نگفته بود عاشقم است. حتی در کنار کلمه «یه جورهایی». دهانم را باز میکنم از اینکه چه باید بگویم خیلی مطمئن نیستم. اما قبل از آنکه کلمه ای از دهانم خارج شود، دوباره آن احساس مورمور شدن را پشت گردنم حس میکنم. چرا احساس میکنم کسی نگاهم میکند؟ دارم عقلم را از دست میدهم؟
بالاخره می گویم: «خب، این یه جورهایی شیرینه.»
پیدا کردن کارفرمایی که خیلی از گذشته ام نپرسد اصلا آسان نیست به همین دلیل ممنون شانسم هستم که گاریک ها به طور معجزه آسایی شغلی به من میدهند. کار نظافت پنت هاوس خبره کننده شان که چشم انداز شهر را دارد و آماده کردن غذاهای شیک و پیک در آشپزخانه پر زرق و برقشان میتوانم مدنی اینجا کار کنم و تا به دست آوردن چیزی که میخواهم ساکت بمانم. این کار تقریباً عالی است. اما هنوز خانم کاریک را ندیده ام داخل اتاق مهمان را هم همین طور مطمئنم صدای گریه اش را میشنوم وقتی میخواهم لباسها را بشویم متوجه لکه های خون دور یفه لباس خوابهای سفیدش میشوم بعد یک روز نمی توانم جلوی خودم را بگیرم و در آنان خوابش را می زنم لای در که به آرامی باز میشود چیزی در اتاق میبینم که همه چیز را تغییر می دهد. آن موقع است که قولی میدهم به هر حال قبلاً هم این کار را کرده ام می توانم در عین حفظ اسرار خودم از خانم گاریک هم محافظت کنم
داگلاس کاریک اشتباه کرده است و باید بهایش را بپردازد. اما سؤال این است که تا کجا می خواهم
پیش بروم...
در حال حاضر مطلبی درباره فریدا مک فادن نویسنده راز خدمتکار در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره مریم علیزاده میلانلو مترجم کتاب راز خدمتکار در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک