یک بار که از عشق آتش گرفتی.... بتا از روی مسخرگی گفت: عشق جدید روی آتش فوت کرده و آن را خاموش میکند. چند بار دیگر هم آن جوانک را در مغازه او دیدم. حسادت می ورزیدم. همان طور که درک کرده اید عاشق او شده بودم. دیوانه وار عاشق شده بودم. وقتی این را به او گفتم به خاطر شیطنت گذشته ملامتم کرد. اگر آن کارها را نمیکردی من از اینجا فراری نمی شدم. تو را دوست داشتم و شاید هم با هم ازدواج میکردیم در این جا دایی دیونیزیو بار دیگر مکث کرد و نگاهش به دوردست خیره شد. به افق دور دست پنجره و در مارواء آن، انگار می خواست فکر کند که اگر آن دختر تخم مرغها را نمی دزدید و برای پدربزرگ شراب فراهم نمی کرد، چه چیزی پیش می آمد. مرا از خود نراند فقط نمیخواست دیگر در مورد عشق با او صحبت کنم و طبعاً همین باعث شده بود آتش عشق من بیشتر شراره بگیرد. یک سال سپری شد. مدام لاغرتر میشدم قادر نبودم درد و رنج عاشقانه ام را مخفی کنم. در خانه هم همه مطلع بودند و کم و بیش مسخره ام میکردند. می خندیدند، کمی هم نگرانم بودند مادرم به من میگفت: آن دختر کولی به تو معجونی سحر آمیز خورانده است ولی همان طور که تو را مسحور خود کرده است با محلول دیگری جادو را باطل خواهد کرد.
در حال حاضر مطلبی درباره گراتزیا دلددا نویسنده آنالنا در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
بهمن فرزانه نویسنده و مترجم ایرانی در سال ۱۳۱۷ زاده شد او از کودکی به ادبیات علاقه داشت و کتابهای متعددی را مطالعه میکرد. او به هنر هم علاقه داشت و رشتهی معماری را برای تحصیل در دانشگاه انتخاب کرد ولی این رشته را ناتمام رها کرد و به مدرسهی مترجمی سازمان ملل رفت. او پس از این دوران تماموقتش را صرف ترجمهی آثار فاخر بینالملل کرد.
بهمن فرزانه به زبانهای ایتالیایی، انگلیسی، اسپانیایی و فرانسوی تسلط داشت و برای آموختن زبان اسپانیایی دو سال به کشور اسپانیا سفر کرد.
او سالها در ایتالیا (شهرهای فلورانس و رم) زندگی کرد. در بهار ۱۳۹۲ به قصد استراحت به ایران بازگشت و اعلام کرد دیگر قصد رفتن به ایتالیا را ندارد. وی در هفدهم بهمن ۱۳۹۲ در ۷۵ سالگی در تهران درگذشت و پیکرش در قطعه ۲۵۵، ردیف ۳۷، شماره ۱۰ در خاک آرام گرفت.
در ۲۶ سالگی نخستین کتاب را از تنسی ویلیامز ترجمه کرد و پس از آن مدّتی به همکاری با شرکتهای فیلمسازی ایتالیا پرداخت و فیلمنامهای نیز نوشت که به تولید فیلم رسید . او در پی علاقهاش به سینما و تئاتر در یک فیلم ایتالیایی در همان دوران جوانیاش ایفای نقش کرد، در این فیلم نقش سفیر ایران در سازمان ملل را داشت.
او مدتزمان زیادی در ایران نبود و در کشورهای اروپا زندگی کرد؛ همین موضوع سبب اشراف کامل این نویسنده به چند زبان شد. کمتر مترجمی هست که بتواند آثار متعددی را از زبانهای مختلف به فارسی ترجمه کند
وی نویسنده و مترجم بیش از ۵۰ کتاب به فارسی بود. ترجمههای او بسیاری از نویسندگان مطرح جهان را به ایرانیان معرفی کردهاست
او آثار تنسی ویلیامز، گراتزیا کوزیما دلدا، آلبا دسس پدس، لوئیچی پیراندللو، گابریل گارسیا مارکز، آنا کریستی، اینیاتسیو سیلونه، رولد دال، گابریل دانونزیو، واسکو پراتولینی، ایروینگ استون، جین استون و … را به فارسی برگرداندهاست.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک