جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
64,600
لوک واتسون قرار بود پسری معمولی، باشد اما روز تولد ده سالگی اش به یک گرگ نما تبدیل شده است مخاطب کتاب این را از فصل اول و توصیفی که نویسنده از فضای ترسناک شبانه می کند متوجه می شود همین طور از نگرانی های مادرش که مدام مراقب است عصبانیتی پیش نیاید. در یک چشم به هم زدن عده ای بی صورت در حال جمع کردن وسایلشان هستند؛ گروه آ. آ. م. غ . ع که بعداً لوک می فهمد همان اعضای انجمن اسکان موجودات غیرعادی. او و خانواده اش در خیابانی متفاوت ساکن می شوند. همان روز اول همسایه های خون آشام شان به دیدن آنها می آیند. دوستانی جدید پیدا می کنند که مانند همسایه هاشان اشباح هیولاها زامبی ها و دیگر موجودات غیر طبیعی بودند. برای لوک دوست شدن با کلئوفار (دختر مومیایی شده ای که قلب و اعضای بدنش را در جعبه ای جداگانه نگهداری می کند ) و رسوس نگاتیو (پسری که برخلاف خانواده اش خون آشام نیست و ناگزیر است با کمک اسپری و رنگ خود را خون آشام جلوه دهد دوست می شود. )اما حقیقتی دردناک را در می یابد و پدر و مادرش روز و شب های سختی را پشت سر می گذارند. ماجرا از آنجا آغاز می شود که لوک باید یادگاری هایی را پیدا کند تا بتواند خانواده اش را از خیابان جیغ بیرون ببرد او به کمک دوستانش کتاب قدیمی افسانه ی خیابان جیغ نوشته ی اسکیپ استون را می یابد و در هر جلد کتاب یکی از یادگاری هایی را که از پدران بنیانگذار به جا مانده قرار است پیدا کند. این کتاب مجموعه ای از شگفتی ها را برای کودک توصیف کرده است و مانند اکثر کتاب های این گونه با کشیدن تصاویر شخصیت های کتاب آغاز شده است. یکی از ویژگی های این کتاب این است که با جزئیات زیادی همراه است که هرکدام بعد تر به درد می خورد و در جایی استفاده می شود و از سوی دیگر بر اساس عقل و اندیشه ی کودکان پیش می رود بزرگ سالان به آنها کمک نمی کنند و کودکان صاحبان قلمرو فکر هستند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک