جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
لیلی دختر نوجوان از جابه جایی همیشگی و اسباب کشی مدام خسته است. این بار ناگزیر است به خانه ی جد بزرگش برود و پس از سال ها در کنار خانواده ی مادری اش البته با فاصله ی دور، زندگی کند. مادرش باستان شناس است و برای همین او ساعت های طولانی در خانه تنهاست. گاه با پسر همسایه پوریا که او هم با مادربزرگش زندگی می کند از بالای دیوار صحبت می کند تنهایی او را به گشتن گوشه های خانه وادار می کند در همین گشت و گذارها به رازهایی از زندگی گذشته ی خانواده پی می برد و با روح مادربزرگش ارتباط برقرار می کند یا کشف می کند پیچکی که کنار پنجره ی خانه اش روییده بر هر برگش رمزی نهفته است. این اتفاقات می توانست از تخیل دختری تنها در دوران بلوغ سرچشمه بگیرد اما ماجرا شکل دیگری به خود می گیرد؛ دزدها وارد می شوند و سراغ گنجی را می گیرند و حاضرند برای آن حتی به لیلی و پوریا آسیب برسانند. در این میان لیلی با مارال دختری همسن و کم حرف از خانواده اش ارتباط برقرار می کند. آنها در تدارک سفری ماجراجویانه هستند که در نهایت به کشف رازی تاریخی منجر میشود و با کوتوله هایی که سال ها در زیر زمین زندگی می کنند ارتباط برقرار می کنند رازی که کشفی باستان شناسانه در دنیای واقعی به دنبال دارد. یکی از ویژگی هایی که این رمان نوجوانانه، افزون بر فضای تخیلی و فانتزی محوریت دختر بودن شخصیت اصلی و روابطی است که او ناگزیر به پذیرش آن در شهری غیر از تهران است و در عین حال دانستن رمزورازهایی که او برای کشف آن اقدام می کند به خصوص برای دانستن راز پیچک می تواند هیجان ادامه خواندن کتاب را به وجود آورد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک