جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
318,200
میدانستم باز کردن آن در قرمز زندگی ام را تباه میکند. هر چند اغراق آمیز و بدشگون به نظر میرسد و من هم زیاد اهل این دو چیز نیستم. در واقع آن در قرمز رنگ هیچ چیز تهدید آمیزی نداشت دری بود غیر معمولی چوبی و چهارقابه از آن نوع درهایی که در محله های حومه ی شهری از هر چهار خانه ای سه تایشان از آنهاست درهایی با نقاشی رنگ و رو رفته و دستگیره ای از جنس برنج مصنوعی و کوبه ای در وسط آن که هیچ وقت از آن استفاده نمی شد.
اما همچنان که به طرف آن میرفتم و نور تیر چراغ برقی از دور راهم را اندکی روشن کرده بود و دهانه ی تاریک کوچه مثل دهان بازی در مقابلم قرار داشت و آماده ی بلعیدنم بود احساس محکومیت به فنا وجودم را فرا گرفته بود. هر قدمی را به سختی بر میداشتم طوری که انگار از توی گل و لای چسبنده راه میرفتم همه ی علائم معمول خطر قریب الوقوع در بدنم مشهود بود لرز در ستون فقرات؛
وندی توی راهرو به پورتنوی گفت خیلی افتضاح پیش رفت.»
قاضی مدرک رو رد نمیکنه وندی قانع نشده بود.
پورتنوی ادامه داد: از یه لحاظ این به نفع ماست.»
«چطور؟»
پورتنوی :گفت این پرونده مهمتر از اونیه که مدرکش نادیده گرفته بشه.»
سپس به سمت وکیل مقابل خود اشاره کرد و ادامه داد: تنها کاری که فلر اونجا انجام داد این بود که استراتژی محاکمه ش رو به ما نشون بده.»
در مقابل آنها جنا ،ویلر همسر سابق دن مرسر مشغول پاسخگویی به سؤالات یکی از خبرنگاران رقیب بود با وجود اینکه مدارکی علیه دن به وجود آمده بود جنا همچنان حامی وفاداری برای شوهر سابقش باقی مانده بود و ادعا می کرد اتهامات وارده باید ساختگی باشند این موضع که از نظر وندی هم قابل تحسین و هم ساده لوحانه بود جنا را به چهره ای منفور در شهر مبدل کرده بود.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک