1
102,200
در این مورد چی کار کنی؟ کاری که او کرد، این بود که یک وقت ملاقات به ما داد تا به متخصص گوارش مراجعه کنیم. برای من منطقی بود، چون تا آن مرحله از زندگی ام مسائل مربوط به استفراغ عموماً مربوط به معده می شد. دکتر متخصص یک داروی ضدا استفراغ به هنری داد که به نظر می رسید کارساز بود و به ما گفت هنری را برای مدتی تحت نظر بگیریم و اگر اوضاع بدتر شد، برگردیم. بعد تعداد استفراغها تغییر چندانی نکرد و ما تصمیم گرفتیم به سفرمان به ایالات متحده که برای تعطیلات عید پاک برنامه ریزی کرده بودیم، پایبند باشیم. ما دلتنگ ساحل اقیانوس و دوستانمان شده بودیم و میخواستیم از لس آنجلس دیدن کنیم و مطمئن شویم هنوز آن قدر دوست و آشنا داریم که به آنجا برگردیم. سفر خوبی داشتیم و واقعاً لذت بردیم؛ بنابراین، برای بازگشت برنامه ریزی کردیم من یک فصل دیگر از سریال «فاجعه» را می نوشتم و پولی که به دست می آوردم به عنوان پیش پرداخت، صرف خرید خانه ای در سانتا مونیکا می شد. بعد از خانواده ام در ماساچوست دیدن کردیم و وقتی آنجا بودیم، هنری را به یک بیمارستان آمریکایی بردیم با یک ویزیت پانصد دلاری کلیه هایش سونوگرافی کردند که ببینند آلودگی دارد یا نه؛ که ظاهراً موردی نداشت اما به هر حال او را بستند به آنتی بیوتیک های مختلف.
را استفراغ هنری بعد از بازگشت ما به لندن تشدید شد؛ و ما کم کم ترسیدیم. هنری داشت وزن کم میکرد و با هر بار استفراغ کردن، عصبانی میشدم و خودم را سرزنش میکردم که چرا به آرامی یا به تدریج به او غذا نداده ام. وقتی می توانستم به برادران بزرگ تر درنده و وحشی هنری غذا بدهم، چرا نباید به او می دادم؟ آن قدر با احتیاط به او غذا می دادم که انگار در حال خنثی کردن یک بمب هستم. به چشم هایش خیره می شدم تا اگر نشانه ناجوری هست...
در سال ۲۰۱۶، هنری، پسر یک ساله راب دلینی کمدین آمریکایی به تومور مغزی مبتلا شد برای راب و خانواده اش که به لطف نقش او به عنوان خالق و بازیگر سریال پرطرفدار «فاجعه» روزهای سرگرم کننده شهرت را سپری میکردند بیماری "هنری" یک فاجعه بود که همه چیز را در زندگی آنها تغییر داد.
دلینی در این کتاب از روزهایی میگوید که در رفت و آمد به بیمارستانها و در فاصله جراحی ها و درمان های بی رحمانه به امید زندگی تازه ای برای هنری" سپری شدند.
پسر کوچک راب بعد از دو سال درگذشت. همسر راب سومین فرزندش را باردار بود که آن دو به مراسم خاک سپاری "هنری" رفتند. «قلبی که می تپد روایت استقامت رویارویی با مرگ غم امید و زندگی است.
زندگی ای که در تمام روزهای بیماری هنری" و پس از رفتن او برای راب و خانواده اش ادامه داشت.
در حال حاضر مطلبی درباره راب دلینی نویسنده قلبی که می تپد شمیز،رقعی،امیرکبیر در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره علی قانع مترجم کتاب قلبی که می تپد شمیز،رقعی،امیرکبیر در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک