جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
89,240
در این سال آغازین سده پانزدهم خورشیدی که ترجمه این اثر به پایان و سرانجام خود رسیده است شاهدیم که پژوهشها و نگارشها در دو گستره دانشی زبانشناسی حقوقی و ترجمه شناسی حقوقی در دانشگاههای ایران در ابتدای راه خود هستند. تلاشهایی در دهه آخر سده چهاردهم در دانشگاهای اصلی ایران در راستای ورود به این دو گستره دانشی شکل گرفت. از سویی استادان و پژوهشگران زبانشناس نگاهی زبانشناختی به این زمینه چالش برانگیز افکندند و از دیگر سو پژوهشگران عرصه زبانهای خارجی ذهن خود را درگیر پرسشهای ترجمه شناختی متون حقوقی کردند این تلاشها البته باید مکمل یکدیگر باشند چرا که پرسشهای زبانشناختی برآمده از خوانش هر متن حقوقی از جنس چالشهایی است که برای درک دریافت و ترجمه همان متن از یک زبان به زبانی دیگر سربر می آورند تا آنجا که برخی متخصصان زبانشناسی حقوقی همین چالشهای ترجمه شناختی را برانگیزاننده تأملات زبانشناختی بر متون حقوقی می شمارند. در سده جدید نیاز است تولید داده های اندیشگی به زبان پارسی در این دو گستره دانشی بینارشته ای زبانشناسی حقوقی و ترجمه شناسی حقوقی فزونی بگیرد. از آنجا که ترجمه یک کنش یا بهتر بگوییم یک دانش مهارت متکی بر دانش چند زبانی است تولید یا انتقال داده های صرفاً نظری گستره زبانشناسی حقوقی برای پرورش دانش مهارت ترجمه متون حقوقی کفایت نخواهد کرد.
همان طور که دیدیم ترجمه حقوقی ترجمه متونی نیست که از حقوق صحبت می کنند بلکه ترجمه متون برآمده از یکی از سه وجه گفتمان یعنی وجه اجرایی وجه قیاسی و وجه وصفی توصیفگر دو وجه اول است. اما فن بیان این وجوه گفتمانی از زبانی به زبان دیگر متغیر است و اهمیت موضوع ترجمه حقوقی که نه به اصطلاح شناسی باز می گردد و نه به عبارت شناسی از همین جا ناشی میشود. از این لحاظ ترجمه متون حقوقی به عنوان رشته ای سازمان یافته فن بیانها را مقایسه می کند. برای روشن شدن کار مترجم باید از فنون بیانی یک زبان یعنی زبان مبدا، در معنای اصطلاح شناختی به کار رفته در نظریه ترجمه شروع کرد و فنونی را در نظر داشت که در یک یا چند زبان دیگر که در ترجمه شناسی زبان مقصد نامیده میشوند - همان اهداف را مدنظر قرار میدهند در مورد حاضر زبان مقصد فرانسوی و زبانهای مبدأ آلمانی و ایتالیایی اند که ما آنها را مستقیماً در چارچوب آموزش دانشگاهی به کار برده ایم.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک