بنر بالای صفحه
IdeBook.ir
  • فروش ویژه

کتاب مثل 1 فرمانده لشگر خاطرات زندگی سردار شهید حاج مهدی طیاری

معرفی کتاب مثل 1 فرمانده لشگر خاطرات زندگی سردار شهید حاج مهدی طیاری

4.5 (1)
کتاب مثل 1 فرمانده لشگر (خاطرات زندگی سردار شهید حاج مهدی طیاری)، اثر علی علویان ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1403 توسط انتشارات سوره مهر ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمت ایده بوک: 255,000 26%

188,700

محصولات بیشتر

فهرست

  • حرف اول

  • ۱۱

  • فصل هشتم | دفاع از حیثیت ایرانی

  • ۱۴۹

  • فرزند طوهان فصل اول |

  • ۲۷

  • فصل دوم نوجوان انقلابی

  • ۴۳

  • فصل نهم ناجی جنگی |

  • ۱۶۷

  • فصل سوم بسیجی

  • فصل دهم مسافر قبله |

  • ۱۹۵

  • ۷۳

  • فصل یازدهم | فاتح خورنوازان

  • ۲۰۷

  • فصل چهارم | گل ارغوانی

  • ۸۳

  • فصل پنجم | بدر تجسم قیامت بود

  • ۱۰۳

  • فصل دوازدهم مهمان ملائکه

  • ۲۴۷

  • فصل ششم | فاتح قشله

  • ۱۲۱

  • حرف آخر

  • ۲۷۹

  • فصل هفتم حادثه ای شوم

  • عکس ها

مشخصات محصول

نویسنده: علی علویان
ویرایش: -
مترجم: -
تعداد صفحات: 292
انتشارات: سوره مهر
وزن: 290
شابک: 9786000354855
تیراژ: -
سال انتشار: 1403
تصویرگر: -
نوع جلد: -

معرفی محصول

(خاطرات جنگ ایران و عراق،1359-1367)

گوشه ای از کتاب


در مانگاه خیلی شلوغ بود. دور تا دور سالن پر از مریض هایی بود که در انتظار آمدن دکتر بودند. از قیافه خسته بعضی هاشان به خوبی پیدا بود که از راه دور آمده اند. ذبیح الله مستقیم به سمت منشی دکتر رفت. انگار با هم آشنا بودند. چیزی در گوشش گفت و بلافاصله برگشت پیش ما و گفت: و ناراحت نباشید، دکتر تا چند دقیقه دیگه می آد. به منشی دکتر گفتم این بچه اصلا حالش خوب نیست و باید سریع معاینه بشه.»


یک ربع بعد دکتر وارد سالن شد. مردم با دیدن دکتر از روی صندلی های پلاستیکی درمانگاه بلند شدند و به او احترام کردند.


دور تا دور میز منشی شلوغ شد همه میخواستند زودتر اسمشان خوانده شود و وارد مطب شوند. مرد منشی صدایش را بلند کرد و گفت: «شلوغ نکنید! برید سر جاتون بشینید به نوبت اسامی رو می خونم.» و قبل از اینکه بخواهد اسمی را بخواند رو کرد به ذبیح الله و گفت: «شما برید داخل. مریضتون خیلی بد حاله!»


یکی دو نفر شروع کردند به غرولند کردن، اما ذبیح الله بی اعتنا به آنها به مرد منشی گفت: «الهی خیر ببینی!»


وارد اتاق شدیم عرب قبل از آنکه دکتر بخواهد کلامی بگوید صدایش را به گریه بلند کرد: آقای دکتر تو رو به امام حسین به داد بچه م برسید. آقای دکتر، پسرم داره از دست میره دکتر جوان بی اعتنا به گریه های عرب به من گفت: «مشکل بچه ت چیه آقا؟» گفتم: «آقای دکتر، بچه م الان نزدیک چهار روزه نه شیر میخوره نه گریه میکنه! اصلا انگار.... بغض گلویم نگذاشت کلامم را تمام کنم.

نویسنده

علی علویان

علی علویان

در حال حاضر مطلبی درباره علی علویان نویسنده مثل 1 فرمانده لشگر خاطرات زندگی سردار شهید حاج مهدی طیاری در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

ویدیوهای محصول

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید