219,040
خسته بودم. ادیت عکسها را نیمه کاره ول کردم و خوابیدم. نمیدانم چقدر از به خواب رفتنم گذشته بود که با صدای فریاد و تشویق از خواب پریدم و روی تختم نشستم گل دوم روسیه میخواستم بیدار بمانم که در صورت برد روسیه، در جشن پیروزی شرکت کنم ولی فکر کردم اگر روسیه ببرد و به فینال برود، اینقدر سروصدا می کنند که از خواب بپرم نصف شب یک بار دیگر بیدار شدم بدون دلیل خاصی. عادتی که موقع سفر کردن همیشه همراهم هست به جز صدای آشنای حرکت قطار روی ریل های فلزی، صدای دیگری نبود هم کوپه ای هایم همگی خواب بودند. روسیه باخته بود. صبح روز بعد با تکان سنگین قطار و صدای غیبیژ تیز ترمز چرخ ها بر روی ریل از خواب بیدار شدم. سعی کردم دوباره بخوابم ولی خوابم نبرد. از پنجره به ایستگاهی که در آن توقف کرده بودیم نگاه کردم و از تختم پایین آمدم در کوپه را که باز کردم در هاله نور قرمز رنگی فرو رفتم پرده همه پنجره های راهرو کشیده شده بود و تابش خورشید از پرده های قرمز رنگ و بازتابش در راهروی باریک قطار ، فضایی سورالیستی و تا حدی ترسناک ایجاد میکرد دور و برم را نگاه کردم هیچ کس در راهرو نبود. به کوپه برگشتم و نقشه گوگل را باز کردم
در حال حاضر مطلبی درباره نازنین مطیعی نویسنده سیبری اصلا جای سردی نیست در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک