بنر بالای صفحه
اشعار نادر نادرپور
اشعار نادر نادرپور

فروش ویژه

کتاب اشعار نادر نادرپور

معرفی کتاب اشعار نادر نادرپور

(5)
کتاب مجموعه اشعار نادر نادرپور، اثر نادر نادرپور ، با ترجمه مترجم لطف الله یارمحمدی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1399 توسط انتشارات نگاه ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد. دانلود pdf و ارسال رایگان
موجود
قیمت ایده بوک: 425,000 22%

331,500

425,000 22% 331,500
دسته بندی های مرتبط با این محصول را هم ببینید

آثار ادبی شعر ایرانی

محصولات مرتبط

(4)
22%
فروش ویژه
(2)
22%
فروش ویژه
(4)
26%
فروش ویژه
(5)
26%
فروش ویژه
(5)
16%
فروش ویژه
(2)
16%
فروش ویژه
(2)
19%
قیمت قبل
(2)
قیمت قبل

مشخصات محصول

نویسنده: نادر نادرپور ویرایش: -
مترجم: مترجم لطف الله یارمحمدی تعداد صفحات: 1000
انتشارات: نگاه وزن: 1180
شابک: 9789643510824 تیراژ:
اندازه (قطع) : رقعی سال انتشار 1399

معرفی محصول

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

این کتاب با مقدمه‌ی مفصلی به قلم خود شاعر، در مورد شعر نو آغاز می‌گردد. در این مقدمه نادرپور به‌تفصیل در مورد شعر نو صحبت می‌کند و مدعی است که شعر نو شعر امروز است. «ما می‌گوییم که شعری جز شعر نو در این دوران نیست و آنچه را که تقلید مبتذل از استادان قدیم است "شعر" نباید نامید.»
در بخشی از این مقدمه به مقایسه اقتضای زمانی شعر حافظ و مقایسه آن با شعر سعدی و دوره‌ی زمانی آن می‌پردازد:
«سخن شاعر هر نسل، نه‌تنها از سخن شاعر نسل پیشین نو تر است بلکه اغلب برای معاصرانش نیز تازگی دارد. کافی است که برای توضیح این مطلب، شعر، حافظ را با شعر سعدی بسنجیم.
در شعر ... حافظ به اقتضای روزگار پرآشوبی که شاعر در آن می‌زیسته، پای مسائل و مطالب بیشتری به میان آمده که در شعر سعدی نیست. شاید سبب این باشد که روزگار سعدی هنوز دنبال دوران شادی و کامروایی و امن‌وامان بود و لهیب خانمان‌سوز فتنه‌ی مغول پارس را نسوزانده بود و هنوز آب مصلی و باد رکن‌آباد در سایه‌ی تدبیر اتابکان با همان لطف و آرامش روان بود.
سعدی شاعر چنین روزگاری است. روزگار عشق ورزیدن و بوسه گرفتن و موعظه کردن و خانه‌بر دوش نهادن و به قلندری از این شهر به آن شهر و از این دیار به آن دیار رخت کشیدن.
شاید هیچ‌کس بهتر از سعدی سخن از عشق و عاشقی نگفته باشد (در غزلیات) و هیچ‌کس بهتر از او نصایح و موعظه‌ها و جهانگردی‌ها را به نظم درنیاورده باشد (در گلستان و بوستان).
اما در شعر حافظ جهان دیگری می‌بینیم: جهانی پر از اندوه و اضطراب، روزگاری پر از ناامنی و جور و فساد.
درواقع حافظ میراث‌خوار ایران ویرانی است که از حمله‌ی مغول بازمانده است.
عشق و شادی او نیز با دردی عمیق و سوزان آغشته است. حافظ مِی می‌نوشد اما نه برای سرخوشی و نشاط، بلکه به این امید که «غمِ دل زِ یاد او ببرد.»
حافظ خندان و کام‌جوی به میخانه نمی‌رود، بلکه «گریان و دادخواه» به آنجا روی می‌کند.
پس می‌بینیم که روزگار حافظ اگرچه از روزگار سعدی چندان دور نیست اما تحولات و تغییرات فراوان، تفاوتی شگرف در میان این دو عهد پدید آورده و عهد حافظ را بسی پرآشوب‌تر و سهمناک‌تر از آن دیگری ساخته است و به همین سبب در شعرِ حافظ مطالب و نکات تازه‌تری به چشم می‌خورد که زاده‌ی اوضاع روزگار است.
اگر هنوز می‌بینیم که شعر حافظ برای ما کهنه نشده، باید بیندیشیم که گذشته از نبوغِ تابناک او، علت دیگری نیز در میان هست و آن این است که هنوز جامعه‌ی ما چندان پیش نرفته که تفاوتی عظیم با هفت قرن پیش داشته باشد.
هنوز عصر ما از بسیار جهات به روزگار حافظ همانند است. هنوز همان مشکلات و مصائب، همان قیدوبندها، همان زهدفروشی‌ها و زشت‌کاری‌های پس پرده وجود دارد، منتها رنگ و شکلی تازه گرفته است.
هنگامی‌که امیرمبارزالدین، حکمران یزد و فاتح ستمگر و ریاکار پارس، میخانه‌ها را می‌بندد، در طبع حافظ تأثری بیدار می‌شود که زاینده‌ی تعبیری بدیع و دل‌انگیز است. در غزلی که با مطلع :
بود آیا که در میـــکده‌ها بگشایند
آغاز می‌شود، می‌گوید:
گیسوی چنگ ببرید به مرگ مِی ناب
تا همه مغبچگان زلف دو تا بگشایند
و باز در هواداری از مِی و میکده‌ای که به گمان او بر باد دهنده‌ی تزویر و ریا است، این بیت عجیب و تا به امروز زنده را می‌سراید:
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسـرشتند و به پیـمانه زدند
و هنگامی‌که از آن‌همه خونریزی و ناامنی و ریاکاری به جان می‌آید، بر خود نهیب می‌زند که:
به‌روز واقعه غــم با شــراب باید گفت
که اعتماد به کس نیست، در چنین زمینی
و یا:
در آسـتین مرقــع پیـــاله پنـــهان کن
که همچو چشم صراحی زمانه خونریز است
بدین گونه درمی‌یابیم که حوادث و وقایع تازه، مفاهیم و اندیشه‌های جدیدی در شعر حافظ پدید آورده که به علت شباهت روزگار او با روزگار ما، هنوز هم در دل‌وجان مردم این دوران زنده است. این تازگی غیر از طراوتِ جاودانی است که حافظ به مددِ نبوغِ خارق‌العاده‌اش به افکار کهن و مشترکِ بشری می‌بخشد و سخن فیلسوفانه و دردناکی را که بارها پیش از او گفته‌اند، چنین بدیع و طرفه می‌پردازد:
حجاب چـهره جـان، می‌شود غبـار تنم
خوشا دمی ‌که از این چهره پرده برفکنم.

نویسنده

مختصری درباره نویسنده

نادر نادرپور

نادر نادرپور

در حال حاضر مطلبی درباره نادر نادرپور نویسنده اشعار نادر نادرپور در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه «ارتباط با ما» درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه «ارتباط با ما» ارسال نمایید.


مترجم

مختصری درباره مترجم

مترجم لطف الله یارمحمدی

در حال حاضر مطلبی درباره مترجم لطف الله یارمحمدی مترجم کتاب اشعار نادر نادرپور در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه «ارتباط با ما» درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه «ارتباط با ما» ارسال نمایید.

مترجم لطف الله یارمحمدی

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید