کتاب نفوس مرده نشر مجید را می
توانید با استفاده از روش های زیر با سایرین به اشتراک بگذارید.
فروش ویژه
کتاب نفوس مرده نشر مجید
معرفی کتاب نفوس مرده نشر مجید
موجود
4.2 (2)
معرفی محصول
شاهکار نیکلای گوگول و یکی از مهمترین رمانهای کلاسیک ادبیات جهان. گوگول متولد ۱۸۰۹ است، اگرچه در زمان حملهی ناپلئون، یعنی ۱۸۱۲ کودکی بیش نبوده، اما بعدها در نوجوانی و جوانی آثار به جا مانده از آن را در وضعیت اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی کشورش دیده است؛ همچنین دوران دیکتاتوری سخت گیرانهی نیکلای اول را.
روسیه در زمان او دچار فساد، رشوه خواری، ظلم و بیداد مالکان و اشراف نسبت به تودهی مردم بوده است.
نویسنده موشکافانه، با طنزی تلخ همهی این نارساییها، فسادهای مالی و اخلاقی، به ویژه در ارکان سازمانهای دولتی را در قالب شخصیتی جاه طلب و پولدوست به نام چیچیکوف که در ادبیات روس شبیه ابلوموف، شهرت خاصی پیدا کرده و بعد هم در چهارچوب ماجرایی مسخره، یعنی خریدن رعیتهای مردهای که اسمشان از آمار زندهها حذف نشده و از آنها برای گرو گذاشتن در بنگاه رهنی و گرفتن وام، میتوان استفاده کرد، آورده است.
چیچیکوف ضمن سفرهایی که میکند، با شخصیتهایی برمیخورد که نمایندهی طبقههای روسیهی تزاری و نحوهی زندگی، سنتها، بیعدالتیها، روحیههایی گاه مسخره، گاه دردناک و به طور خلاصه تصویر بسیار دقیق و تمام نمایی است از زندگی مردم روسیه در آن زمان.
چیچیکوف سر پیچی که مسافرخانه در آن قرار داشت، به دو دلیل به سلیفان دستور داد توقف کند: اولا اسبها نیاز به استراحت داشتند و ثانیا خودش هم دلش میخواست چیزی بخورد.
نویسنده باید اعتراف کند که به اشتها و معدهی پرتلاش چنین آدمهایی غبطه میخورد. اما به ساکنان مرفه و ثروتمند مسکو و پترزبورگ که همهی وقتشان را صرف تعیین برنامهی غذایی فردا و پس فرداشان میکنند هیچ توجهی ندارد.
آنها باید پیشاپیش قرصها و داروهای اشتهاآور بخورند تا بتوانند صدفها، خرچنگها و خوراکیهای دیگر را ببلعند و برای هضم آنها به آبهای معدنی کالسباد یا قفقاز متوسل شوند.
ولی مردمان طبقه متوسط که هنگام مسافرت در اولین ایستگاه ژامبون میخورند، در دومی گوشت بره تودلی بریان شده، در سومی انگار تا آن موقع چیزی نخوردهاند، کالباس سیردار میطلبند و پشتبند آن، در ایستگاه بعدی، انگار نه انگار کالباس خوردهاند، بی توجه به ساعت و زمان و مکان با ملچ و ملوچ و اشتهایی سیرابناپذیر، سوپ ماهیشان را سر میکشند و پس از آن کلوچههایی را که با گوشت گوساله ، یا ماهی یا کبوتر ادویه دار پر شده میبلعند و با سر و صدا لب و لوچهشان را میلیسند، مورد توجه خاص نویسنده هستند و آنها را جزو بندگان مقرب خدا میداند که از این نعمتها برخوردارند.
بیشتر بزرگان و ثروتمندان حاضرند نیمی از رعیتها و زمینهای به گرو گذاشته شده یا نشده و همهی امکاناتشان را بدون چک و چانه زدن بدهند و معدهی قوی و اشتهای تیز این مردمان طبقهی متوسط را به دست بیاورند. بدبختانه، هیچ زمینی، هیچ رعیتی، هیچ مال و منال و هیچ سبک زندگی اشرافیای نمیتواند چنین آرزویی را برآورده کند.
مسافرخانه که از تنههای گرد و سیاه شدهی درختان ساخته شده بود، چیچیکوف را زیر سقف کوتاه خود که روی ستونهای چوبی کژ و مژ، نظیر شمعدانهای کلیساهای قدیمی استوار شده بود، پذیرفت. ساختمان آن مانند کلبههای چوبی معمولی رعیتها بود با ابعادی بزرگتر. دور و بر پنجرهها و زیر سقف، قرنیزهایی از چوب سفید با نقش و نگارهایی گوناگون در مقایسه با سقف و دیوارهای سیاه مسافرخانه حالت برجسته و متمایزی ایجاد کرده بودند، گلدانهایی با گلهای رنگارنگ کرکرهها را آراسته بودند.
چیچیکوف از پلههای باریک مسافرخانه بالا رفت، به پاگرد وسیعی رسید و جلو در که قرچ قرچ کنان باز شد، به پیرزن چاقی برخورد که لباسی با رنگهای تند پوشیده بود و با دیدن او گفت: لطفا از این طرف بفرمایید.
توی اتاق با دکور معمول همهی مسافرخانههای نحقر سر راه رو به رو شد: سماوری بزرگ و قراضه، گنجهای با طبقههایی از چوب سرو رنده شده، گنجهی سه گوشی که روی طیقههای آن فنجانها و قوریهای کوچک و بزرگ چیده بودند، چینیهایی به شکل تخم مرغ با نقش و نگارهای طلایی که با نوارهایی به رنگ قرمز و آبی، جلو تمثالها آویزان بودند، ماده گربهای که با بچههای تازه به دنیا آمدهاش در گوشهای خوابیده بود، آیینهای که تصویر آدمها را به جای دو چشم با چهار چشم و صورتشان را به شکل نان لواش گردی منعکس میکرد و به دیوار آویزان بود و شمایلهای مقدس که جلوشان دسته گلهای میخک و گیاهان معطر گذاشته بودند، گلهایی چنان خشک شده که آدم بدون عطسه کردن نمیتوانست آنها را از نزدیک ببوید.
در حال حاضر مطلبی درباره نیکلای گوگول
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر
خود،
نویسنده
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
زاده چهاردهمین روز از اسفند ماه سال ۱۳۱۵ در مشهد. شهدی با آنکه در مشهد به دنیا آمده بود، اما تحصیلات آکادمیکش در مقطع کارشناسی در دانشگاه تهران سپری شد.
تحصیل در رشته زبان و ادبیات فرانسه، پنجرهای شد تا او با آثار گوناگون نویسندگان فرانسوی بیشتر آشنا شود. شهدی سپس برای تحصیلات تکمیلی خود، راهی فرانسه شد و در دانشگاه سوربن رشته ادبیات تطبیقی را پیگیری کرد.
سال ۱۳۶۳ بود که شهدی پس از مدت زمانی نزدیک به یک دهه، از فرانسه به ایران بازگشت و سپس ترجمه را آغاز کرد.
شهدی آیندهی ترجمه را آیندهی روشنی میبیند و معتقد است؛ ترجمه پس از طی دوران نقاهت، به زودی به سلامت کامل میرسد. وی معتقد است یک مترجم برای ترجمه از یک زبان میبایست به روح و عمق آن زبان آگاهی کامل داشته باشد.
به اعتقاد شهدی، ترجمه درآمیختن هنر و فن است و نیاز به شم و استعداد فراوان و همچنین آشنایی با اصول و قوانین این حرفه دارد. او معتقد به تخصصی گرایی در مورد ترجمه است چرا که هیچ کس قادر نیست در همهی حوزهها ترجمه کند به گونه ای که مثلا ترجمه ادبیات کلاسیک با مدرن تفاوت دارد.
شوالیه ناموجود، ساعت گرگ و میش، ییلاق انگلیسی، شب ظلمانی فراموش شدگان، سفر به دوزخ و از عشق با من حرف بزن عناوین تعدادی از ترجمههای پرویز شهدی است.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک