بنر بالای صفحه
IdeBook.ir

کتاب چهره مبهم

معرفی کتاب چهره مبهم

3.6 (4)
کتاب چهره مبهم، اثر محمدهاشم اکبریانی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1392 توسط انتشارات آموت ، به چاپ رسیده است. این محصول به تیراژ 1,100 جلد، در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمت ایده بوک: 12,000 1%

11,880

محصولات بیشتر
چهره مبهم

مشخصات محصول

نویسنده: محمدهاشم اکبریانی
ویرایش: -
مترجم: -
تعداد صفحات: 296
انتشارات: آموت
وزن: 350
شابک: 9786006605234
تیراژ: 1100
سال انتشار: 1392
تصویرگر: -
نوع جلد: شمیز

گوشه ای از کتاب

بزرگ حرفی نزد. پروانه خود را به شکل مار بالدار در آورد و برای مشورت با ساکنان جنگل به آنجا رفت تا شاید به نتیجه ای برسند. وقتی به جنگل رسید میوه درختی که به شکل سر عقاب بود با صدایی بلند به جنگلی ها مژده و رود خنده رو را داد خنده رو همیشه به شکل مار بالدار به جنگل می رفت و دیدن این مار در آسمان جنگل یعنی ورود خنده رو اما این مژده همراه با تعجب هم بود زیرا او معمولاً هر سه چهار ماه یک بار به جنگل می آمد و بسیار کم اتفاق می افتاد با گذشت چند روز به جنگل برگردد. او همین دو سه روز قبل بود که برای جشن عروسی دو کوه به جنگل رفته بود وقتی خنده رو در جنگل و کنار لانه دوست خوبش غول شاخدار که حفره ای در زمین بود فرود آمد و تبدیل به انسان شد چشمش به چند فیل افتاد که در حال غوطه خوردن در مرداب همان حوالی بودند یکی از فیلها به خنده رو سلام داد و او را دعوت به مرداب کرد. خنده رو جوابش را همراه با شوخی بود که اگر نیم ساعت در مرداب بماند از عفونتی که وجودش را میگیرد زنده نخواهد ماند. فیل خندید و از لذتی که از رفتن به مرداب میبرد گفت و بعد هم از دلیل آمدن خنده رو آن هم به فاصله دو سه روز از جشن عروسی پرسید. خنده رو فقط به گفتن این نکته که باید به کوه بزرگ کمک شود اکتفا کرد. فیل ها از این پاسخ متعجب شدند و به یکدیگر نگاه کردند در جنگل هنوز «خطر» و همین طور هیچ حیوان گیاه، چاه سنگ یا آبی نمی دانست کوه بزرگ از شهری بزرگ سر بر آورده است. یکی از فیلها توضیح بیشتری خواست و خنده رو هم جواب را به بعد موکول کرد و به طرف حفره غول شاخدار رفت و وارد آن شد. حفره عمیق بود و خنده رو مجبور بود برای صدا زدن غول شاخدار فریاد بکشد. وقتی دستانش را دور لبانش حلقه کرد و با فریاد غول را صدا زد صدای غول شاخدار از انتهای حفره بلند شد که خنده رو را دعوت به لانه اش می کرد. خنده رو بیشتر داخل حفره شد که به شکل پلکان پایین می رفت. 

نویسنده

محمدهاشم اکبریانی

محمدهاشم اکبریانی

در حال حاضر مطلبی درباره محمدهاشم اکبریانی نویسنده چهره مبهم در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید