1
بنر بالای صفحه
IdeBook.ir
  • فروش ویژه

کتاب راز داوینچی

معرفی کتاب راز داوینچی

3.7 (2)
کتاب راز داوینچی، اثر دن براون ، با ترجمه حسین شهرابی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1402 توسط انتشارات تندیس ، به چاپ رسیده است. این محصول به تیراژ 1,000 جلد، در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمت ایده بوک: 460,000 26%

340,400

موضوعات مرتبط

محصولات بیشتر
راز داوینچی

مشخصات محصول

نویسنده: دن براون
ویرایش: -
مترجم: حسین شهرابی
تعداد صفحات: 488
انتشارات: تندیس
وزن: 550
شابک: 9786001822315
تیراژ: 1000
سال انتشار: 1402
تصویرگر: -
نوع جلد: شمیز

معرفی محصول

(داستانهای آمریکایی،قرن 20،نسخه ی بازنویسی شده ی 2016،همراه با پانوشت های توضیحی مترجم)


رابرت لنگدان، استاد نمادشناسی و تاریخ، برای سخنرانی به پاریس رفته که پلیس برای مشاوره درباره‌ی قتلی مرموز به سراغش می‌آید: رییسِ موزه‌ی لوور در موزه به قتل رسیده و جسدش در وضعیتِ عجیب و ترسناکی قرار گرفته است. در کنارِ جسد، معماهایی گیج‌کننده نوشته شده که پلیس تصور می‌کند پرده از رازِ قتلِ او برمی‌دارد و لنگدان باید در رمزگشایی از آن‌ها به پلیس کمک کند. در این بین، رمزشناسِ فرانسوی، سوفی نُوو، به لنگدان ملحق می‌شود و همراه با هم می‌فهمند که تمامِ این رازها به نحوی با نقاشی‌ها و یادداشت‌های لئوناردو داوینچی مرتبط است. اما درعین‌حال پای رازی تاریخی در میان است، رازی که گویا می‌تواند جهان را زیر و زبر کند و باعث شود تا تاریخ را از نو بنویسند. متأسفانه، فرقه‌ی مذهبیِ تندرویی هم همزمان به دنبالِ دستیابی به این اسرار است که از کشتن اَبا ندارد. اگر لنگدان و نوو نتوانند معماها را حل کنند، حقیقتِ بزرگِ تاریخی یا تا ابد از دست می‌رود یا به دستِ کسانی می‌افتد که می‌خواهند نابودش کنند...

پیشگفتار

سرپرست مشهور ژاک سونیر در طاق قوسی گالری بزرگ موزه مبهوت بود. او به طرف نزدیکترین نقاشی که میدید رفت کاری از کاراواجو بود. مرد هفتادوشش ساله این شاهکار را که در قاب طلاکاری شده قرار داشت به سمت خود بلند کرد تا جایی که از دیوار کنده شد و سونیر همراه با بوم به عقب افتاد. همان طور که پیش بینی کرده بود دروازه ی آهنی امنیتی سقوط کرد و ورودی اتاق مسدود شد پارکت کف سالن به لرزه در آمد در فاصله ای دور زنگ هشدار به صدا در آمد.


سرپرست لحظه ای دراز کشید و استراحت کرد هنوز زنده ام او از زیر بوم خودش را به جایی که برای پنهان شدن تدارک دیده بود کشاند.


صدایی را شنید که میگفت: تکون نخور


۱ میکل انجلو مریسی دا کاراواجو یکی از هنرمندان فعال ایتالیایی در سال های ۱۵۹۳ تا ۱۶۱۰ بود


که عمده کارهای او در مورد در مورد مسائل مسیح است.

گوشه ای از کتاب

لنگدان جوابی نداد امروز عصر فایده ی چندانی در اعتماد کردن نیافته بود. آستینش را بالا زد و به ساعتش نگاه کرد. یک ساعت بنفش میکی موس که پدر و مادرش در ده سالگی به او هدیه داده بودند با این که این ساعت بچگانه معمولاً تعجب دیگران را بر می انگیخت اما لنگدان هیچ وقت ساعت دیگری نمی انداخت؛ کارتون های دیزنی اولین آشنایی او با دنیای شکل و رنگ بودند و حالا میکی تنها چیزی بود که به لنگدان یادآوری میکرد تا روحیه ی جوانی داشته باشد. در آن لحظه دستان میکی در زاویه ی عجیبی گشوده شده بودند و ساعت ۲:۵۱ نیمه شب را نشان می دادند.


سوفی که داشت در میدان در خلاف جهت عقربه های ساعت دور میزد


چشمش به مچ دست لنگدان افتاد و گفت: «ساعت جالبیه.» لنگدان آستینش را پایین کشید و گفت: «داستانش طولانیه»


قطعاً همین طور باید باشه لبخندی به لنگدان زد و وارد خیابان شمالی شد و از مرکز شهر فاصله گرفت از دو چراغ راهنمایی عبور کرد و در سومین چهارراه به سمت راست پیچید و وارد بلوار مالشربز شد آنها محله ی بزرگ و لوکس دیپلماتیک را ترک کرده بودند و وارد منطقه ی تاریک صنعتی شده بودند. سوفی به چپ پیچید و لنگدان متوجه شد که به مقصد رسیده اند.


ایستگاه سنت لازار


پیش رویشان ایستگاه قطار با سقف شیشه ای بود اینجا شبیه به ترکیب عجیبی از باند هواپیما و گلخانه بود ایستگاههای قطار اروپایی همیشه در حال کار بودند. حتی در این ساعت هم تاکسیهای بسیاری در ورودی اصلی منتظر بودند. دست فروش ها با چرخ های پر از ساندویچ و آب معدنی صف کشیده بودند و جوانها از قطار پیاده میشدند و چشمهایشان را میمالیدند طوری که انگار میخواستند به یاد بیاورند کجا هستند. کمی جلوتر در خیابان پلیسهایی ایستاده بودند که توریستهای گم شده را راهنمایی میکردند.


سوفی وارد ایستگاه تاکسی شد و علی رغم جا پارکهای آن طرف خیابان ماشینش را در منطقه ی ممنوعه پارک کرد قبل از این که لنگدان بتواند چیزی..

پشت جلد

فروش بیش از هشتاد میلیون نسخه در جهان


Dan Brown


آن بیرون شهر پر از دست فروش هایی بود که گاری بادام های شکری شان را این طرف و آن طرف هل می دادند؛ پیشخدمتانی که کیسه های زباله را حمل می کردند و عشاقی که یکدیگر را در آغوش کشیده بودند تا در نسیم خنک و معطر یا شکوفه های پاس گرم بمانند.


باران خورد

نویسنده

دن براون

دن براون

در حال حاضر مطلبی درباره دن براون نویسنده راز داوینچی در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

مترجم

حسین شهرابی

در حال حاضر مطلبی درباره حسین شهرابی مترجم کتاب راز داوینچی در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

حسین شهرابی

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید