جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
33,300
لاله در سینما بود عروسکش را توی بغل گرفته بود و داشت فیلم را تماشا میکرد.
ناگهان سینما آتش گرفت.
لاله عروسکش را در بغل فشرد و به طرف در دوید؛ ولی درهای سینما بسته بود.
مردم جیغ میکشیدند. عروسک لاله زار زار گریه می کرد. لاله مادرش را صدا کرد. مادرش آن جا نبود. لاله فریاد کشید: خدایا کمک کن... کمک کن... و بعد از خواب پرید
لاله خواب دیده بود مادرش برایش تعریف کرده بود که مأمورهای شاه سینما رکس آبادان را آتش زده بودند و مردم سوخته بودند؛ بچه و پیر و جوان...
لاله دیگر خوابش نمیآمد نگاهی به مادر کرد؛
تلگرام
واتساپ
کپی لینک