جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
163,200
عبوسی که در آن جا زندگی میکرد میفرستادند. با این که آن مرد چیزی از او نمی پرسید حتا به او انعام هم میداد یونس از انجام این وظیفه که به او محول کرده بودند خوشش نمی آمد. هوای ناراحت کننده ای بوی کپک و بیماری - در آن جا وجود داشت. در حقیقت بنای اشغالگران هم بو میداد اما این جا فراتر از آن رایحه قشر دیگری وجود داشت که بر روی هر کسی و هر چیزی کشیده شده بود: رایحه ی گلها و ادویه جات گلهای بهار و امیدی که شکوفه داده بود.
در آن مدتی که در خانه ی اشغال شده زندگی میکرد حتا یک بار هم پیش نیامده بود وظیفه ای را که به او محول شده انجام ندهد. این فقط یک دلیل داشت: عشق توی خانه پله های چوبی ای بود که به سمت سه طبقه ی بنا پیچ می خورد. آن قدر بلند و پوسیده بود که هر وقت کسی میخواست از آن پایین بیاید یا بالا برود، صدای جیر جیر کردنش بلند میشد. اشغالگران دیوارهای طبقات اول و دوم خانه را خراب کرده و سالنهای بزرگی به وجود آورده بودند حتا آنها را به تخت خواب تبدیل کرده بودند. نام طبقه ی سوم را آگورا گذاشته بودند مثل شهروندان دولت - شهرهای قدیمی یونان در آنجا جمع میشدند بحث میکردند رأی می دادند و تصمیم هایی را که در مورد جمع بود تصویب می کردند.
بیشتر مبلهای خانه را به آگورا برده بودند از بیت پازار لامپ ها مبل ها صندلی ها و کاناپه هایی که پر از لکه و سوختگیهای سیگار بود خریده بودند. روی زمین یک قالیچه ی قرمز رنگ و رو رفته ی شرقی بود کسی نمی دانست از کجا آمده است. با این که خیلی کهنه شده بود اما هنوز زیبا بود و احتمالاً با ارزش ترین چیز ۱ Agora میدانهای عمومی شهرهای یونان باستان در وسط این میدانها مراسم و جشن ها برگزار می شد
تلگرام
واتساپ
کپی لینک