آیت الله اردبیلی در مورد وضعیت اقتصادی خانواده خود می گوید «خانواده من جزو خانواده های پرجمعیت محسوب می شد و در مجموع ۱۱ نفر بودیم پدرم گرچه زیر سایه پدری نسبتاً با رفاه و با امکانات زندگی کرده بود و در خانه پدر مثل آقا زندگی کرده بود ولی به دلیل همان خصوصیات اخلاقی که بیان کردم از وجوهات مگر در مقام اضطرار استفاده نمی کرد همچنین نتیجه قهری مبارزات سیاسی و تحت تعقیب بودن وی و اوضاع آن ایام که جز معدودی از آشنایان و دوستان کسی جرئت نمی کرد به خانه ما رفت و آمد کند فقر و تهی دستی خانواده روزافزون بود به طوری که بسیاری از روزها و شب ها را همه افراد خانواده گرسنه و بی غذا می گذراندیم. در آن زمان وضع بسیار بدی داشتیم و یک خانواده فقیری بودیم چراکه پدرم نمی توانست خودش را نشان بدهد و حتی دوستان پدرم هم نمی توانستند به ما کمکی بکنند چون پدرم را آدم خطرناکی قلمداد کرده بودند و مردم برای اینکه از طرف دستگاه برایشان گرفتاری درست نشود حتی خوف داشتند که با ما سلام و علیک بکنند. از این گذشته تنها نان آور خانواده ما پدرم بود و مادرم هم که به رحمت خدا رفته بود لذا گاهی برخی از کتاب هایش را می فروخت و با پول آن زندگی می کردیم و یا در مواقع شدت بعضی از لوازم خانگی را که از جدمان مانده بود اگر به یک قیمتی می خریدند در بازار به فروش می رساندیم و با آن مبلغ اندک روزگار خویش را می گذراندیم. در مورد مسکن هم برای اینکه از آزار و اذیت دشمنان تا حدی در امان باشیم همیشه در خانه استیجاری زندگی می کردیم و بالاجبار خانه را زود به زود عوض می کردیم و غالباً هم در خانه های ارزان قیمت آن دوره زندگی می کردیم و این خانه ها طبعاً جزو خانه های اطراف شهر بودند. در اردبیل محله ای بود به نام «ابراهیم آباد» که از مناطق دورافتاده شهر بود. خاطرم هست که خانه ای را در این محله اجاره کرده بودیم و هر ماه ۵ ریال بابت اجاره می دادیم در اواخر که اجاره ها گران شده بود اجاره منزل ما از ۵ ریال به ۱۰ ریال افزایش یافت. این وضع برای ما حدود ۴ـ۵ سال طول کشید تا اینکه جنگ بین الملل دوم شروع شد. در شهریور ۱۳۲۰ با هجوم متفقین به ایران و ورود روس ها به آذربایجان و فرار رضاشاه پهلوی از ایران هرچند که اوضاع اجتماعی کشور آشفته شد اما با به وجود آمدن خلأ قدرت مرکزی مردم آزادی نسبی پیدا کرده و از فشار حکومت رها شده و محدودیت هایی که در مورد روحانیون اعمال می شد کاهش یافت و در نتیجه تسهیلاتی برای رفت و آمد آزادانه خانواده ما فراهم شد و در آن زمان توانستیم پدرمان را بیشتر ببینیم.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک