جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
253,080
اریک برن شروع کرد به دیدن تصویر من مربوط به دوران کودکی هر بیمار به طوری که کم کم طی جلسات درمانی هر کدام از مراجعینش درکی از احساسات کودکی خود به دست می آوردند. تصویر من کودکی زنی یک دختر بلوند کوچولو بود که در یک باغ پرچین دار و پر از آفتابگردان ایستاده بود؛ تصویر دیگری یک پسر ترسیده بود که در صندلی عقب ماشین نشسته در حالی که پدر عصبانی اش با حداکثر سرعت رانندگی میکرد.
در نهایت، تصاویر من کودکی هر شخصی را دید و آنها را حالتهای من» نامید. سپس دید که حالت من «کودک» از حالت من بزرگسال متمایز است و حالتی است که فرد آن را به دنیا نشان می دهد و برای هر کسی واضح است بعدا متوجه شد که دو حالت من بزرگسال وجود دارد، یکی منطقی که آن را «بالغ» نامید و دیگری الزاماً منطقی نبود که آن را «والد» نامید، زیرا به نظر می رسید از والدین فرد کپی شده باشد.
به مشاهدات خود در بیمارانش ادامه داد و اطلاعاتی که آموخته بود را نادیده گرفت. اهمیت نوازش و ساخت زمان را کشف کرد تبادلها»، «بازیها وقت گذرانیها و در نهایت «پیش نویس ها»
را مشاهده کرد و تئوری اش در پایان شصت سالگی، تقریبا کامل بسط یافت.
سرانجام استفاده از تشخیصهای روانپزشکی را رها کرد. اغلب درباره روشی که طبق آن تشخیص روانپزشکی داده میشد به طنز میگفت: کسی که کمتر از درمانگر ابتکار عمل دارد، منفعل وابسته و کسی که بیشتر جامعه ستیز نامیده میشود.
همیشه رابطه ای تئوریک با روانکاوی را حفظ میکرد اما با گذشت زمان به سرعت اهمیت آن در رفتارش کمتر و تقریباً از کار گروهی اش کنار گذاشته شد.
ابتدا فرض را بر این گذاشت که تحلیل رفتار متقابل در ایجاد کنترل اجتماعی مفید و مؤثر است یعنی کنترل کردن ایفای نقشی معین در حالی که امر درمان واقعی مربوط به روانکاوی است. به تدریج متوجه شد که تحلیل رفتار متقابل کار اصلی درمان مراجعین را انجام میدهد و تکنیک روانکاوی در کار نامفهوم تحلیل پیش نویس استفاده میشود بعدها حتی تحلیل پیش نویس هم غیر روانکاوانه شد و بعد تفکر روانکاوانه فقط در ارائه های موردی و اتفاقی بیان میشد.
وقتی که اریک برن و سپس کلود استیتر تئوری تحلیل رفتار متقابل را ابداع کردند.
و شرح دادند. باور اصلیشان بر این بود که ما شاهزاده و شاهزاده خانم به دنیا می اییم و بعدها به واسطه آنچه که بر ما میگذرد ممکن است تبدیل به قورباغه شویم و این باور بر خلاف اصل رایج روانپزشکی آن روز بود که ادعا می کرد. نا خوشی ذهنی و عاطفی ریشه در درون فرد و وضعیت اساسی وجودی او دارد. در این کتاب کلود استینر به شرح مفصل این مفاهیم می پردازد تا نشان دهد مردم دانا خوب هستند اما در سالهای اولیه زندگی تحت تاثیرهای مثبت و منفی اطرافیان الگویی به نام پیش نویس زندگی را طرح ریزی می کنند. بنابراین، یک کودک خردسال گویا ناخوداگاه راجع به خوشحالی و ناراحتی برنده بودن یا بازندگی و قدرتمندی با وابستگی در همان سن تصمیم هایی را می گیرد و باقی زندگی اش را صرف تحقق بخشیدن به آن تصمیم ها هر چند نادرست می کند. اگر پیش نویس نامطلوب و بازنده باشد نتیجه آن در طول زندگی مصیبت و در انتها سوگمایش خواهد بود مگر اینکه فرد با تصمیمی آگاهانه در جهت تغییر آن خودشناسی کند.
پیشنهاد می کنم
این محصول برای چه سنی مناسبه؟
جوانان (19 تا 35 ساله)
میانسال (36 تا 50 ساله)
این محصول برای چه کسانی مفیده؟
ممنون از سایت خوب شما هم قیمت مناسب هم ارسال سریع
کتاب نسبتا تخصصی روانشناسی
تلگرام
واتساپ
کپی لینک