زاده اسفند ماه سال ۱۳۲۵ در محله امیریه شهر تهران. صلاحی هم دستی در نگارش شعر و متون طنز داشت و هم در حوزه ترجمه ، آثاری را ترجمه کرده است.
فقط ۱۵ سال داشت که چاپ شعری از او در اطلاعات کودکان، نخستین گام برایش بود و سپس در مجله توفیق شروع به نوشتن کرد. سپس صلاحی در نشریاتی چون : آدینه، کارنامه و… فعالیتهای ژورنالیستی خود را ادامه داد.
در کنار سرودن و نوشتن اشعار به تحقیق در موضوع طنز روی آورد و در سن ۲۴ سالگی کتاب طنز خود را همراه بیژن اسدیپور منتشر کرده است.
نخستین شعر نوی عمران صلاحی با سردبیری احمد شاملو در سال ۴۷ انتشار یافت.
عمران صلاحی به مدت ۲۴ سال از سال ۵۲ در استخدام رادیو و تلویزیون بوده است.
صلاحی برای این نشریات مطالبی با عنوان ثابت حالا حکایت ماست مینوشت و نوشتن این حکایتها باعث شد که او لقب آقای حکایتی بگیرد! بعدها این مجموعه یادداشتها در قالب یک کتاب مستقل و به همان نامِ حالا حکایت ماست توسط انتشارت مروارید به چاپ رسید. یک لب و هزار خنده، قطاری در مه، رویاهای مرد نیلوفری، موسیقی عطر گل سرخ و ملا نصرالدین عناوین تعدادی از آثار اوست.
در حال حاضر مطلبی درباره بیژن اسدی پور نویسنده یک لب و هزار خنده در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک