جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
65,000
سال ۱۹۹۵ برای من دوران بلاتکلیفی بود به مدت دوازده ماه به هیچ کاری دست نزدم اما از نظر روحی این زمان برای من درخشان و روشنگرانه ترین مقطع زندگی ام بود. تنها کاری که انجام میدادم این بود آرام بودن من کتاب میخواندم، کوهنوردی می کردم میخوابیدم مینوشتم مراقبه میکردم غذا میپختم و میخوردم هیچ برنامه ی خاصی وظیفه ای و به ویژه هیچ بایدی در کارم نبود.
در خلال این دوران رهایی و بدون برنامه بسیاری از مسائل برایم حل و هضم شد؛ به یک دلیل من به آرامی شروع به خواندن یک سری از رونوشتهای ادیت نشده از سخنرانی هایی کردم که از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۴ به من داده شده بود و مشتمل بر دو جعبه بزرگ بود. بر عکس آموزه های داتان در کتاب حکمت «نگریختن و همین طور تعالیم لوجونگ در کتاب از آن جایی که هستید شروع کنید شاید این نوشتارها غیر منسجم به نظر میرسید که گاهی به این نوشته ها نگاهی می انداختم و در آنها هر جور مطلبی پیدا میکردم از عبارات قلمبه سلمیه گرفته تا مطالب ساده و دلچسب ضمن جالب بودن از این که آنها را حرف دل خودم می یافتم بر می آشفتم به تدریج که مطالب را می خواندم و پیش میرفتم متوجه شدم هیچ مهم نیست که در گذشته چه رشته ای را انتخاب کردم یا در چه کشوری زندگی میکردم یا این که الآن چه سالی duthan: یک سری برنامه هایی که مبارزان تبتی برای تمرین حضور و خودآگاهی انجام میدهند و شامل تمرینهای منظم مراقبه به علاوه کارهای روزمره ایست که در کمال آگاهی و هشیاری انجام می گیرد. این تمرین ها در یک هفته یا چهار هفته جداگانه پشت سر هم انجام می پذیرد. کسانی هم که علاقه مند به خودشناسی هستند این تمرینات را انجام میدهند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک