جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
شکوه قاسمنیا شاعر و نویسندهی نامآشنای کودکان، در کتاب دیکتهی شب میکوشد تا با استفاده از تجربهی سیوچند سالهاش در ادبیات کودک، متنهایی را برای دیکتهی بچهها بنویسد که داستانی و شنیدنی باشند و کمتر خستهشان کنند. آنها که خسته نشوند، شما را هم خسته نمیکنند. و شما که از دیکته گفتن لذت ببرید، آنها با شنیدن هر حرف و جملهی جدید از زبان شما، شیرینی قند فارسی را با دل و جان میچشند.
100,050
درس پنجم
در آسمان ابر است.
مامان در بوستان است.
باران بر او تیارا
نان در شور نبود.
نان در خاندان بود.
آن تان نرم نبود.
سامان دندان درد دارد.
دندان درد درمان دارد.
درمان آسان است.
آبادان در امان نبود
مردان در آبادان در نبرد بودند
بانو در آبادان نماند.
دوستانم آب نبات دارند.
من آب نبات ندارم نبات دارم
ماندانا، نباتم را برندارا
من آرمان نام دازم
دوستم ساسان نام دارد.
من درس دارم
ساسان درس ندارد.
من آناناس ندارم آثار دارم
آثار در دستانم است.
آناناس در انبار است.
آن آناناس نازس است.
من در باران ماندم
دامنم نم دارد.
تنم سرد است.
بدنم درد دارد.
با با در انبار بود.
دربان در را بست.
در انبار نور نبود.
دربان نادان بود.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک